با سلام و درود عجب داستانیبه ظاهر داستان در مورد رابطه نسیم با آیین و اهدا عضو اوست. ولی ندای وحدت اسلامی و گرمای اندیشه محمدی در برابر سرمای تفکر غربی و تضاد مذهبی خودش را میان خاطرات نسیم خودش را جا داده البته من با توجه به نقد استاد موسویان معتقدم تفاوت بین سیال ذهن و مونولوگ در این داستان به خوبی مشخص نیست اما باز هم داستان خوبی بود