سلام و نور. خدا قوت به خانم روغن گیر بابت خلق داستان زیباشون. داستان نثر روان، ساده و خوبی داشت و شروع نسبتاً پر کششی که مخاطب را به ادامه ترغیب می کرد. در گذر زمان، مونولوگ نویسی، سیالیت ذهنی و فلش بک ها اکثرا به جا و خوب بودن و استفاده از این تکنیک ها داستان را جذاب می کرد اما گاهی شلوغی بیش از حد بود و مخاطب را گیج می کرد که البته شاید نویسنده محترم تعمدا همچین کاری کردند. جاهایی صدای نویسنده مشهود بود. سوالاتی بی جواب رها شدن از جمله علت مرگ مغزی شدن آیین یا اینکه چرا آیین تلاشی برای حفظ همسرش نکرده و یا اینکه چرا نسیم در اتاق عمل اینقدر بی تفاوت رفتار می کند یا اصلا چرا پذیرفته که در آن جا باشد. برای داستان کوتاه تعدد شخصیت داریم که اتفاقا منفعل هم هستند. بعضی از اتفاقاتی که در داستان بیان شدن اگر حذف کنیم لطمه ای به اصل داستان وارد نمی کند. در واقع در این داستان با تعداد زیادی خرده روایت مواجهیم که نویسنده محترم اشاره مختصری به هر یک از آن ها داشتند؛ مهریه، امانت، طلاق، اهدای عضو، سقط نوزاد و ...
قلمتون سبز و پر توان.

نام ارسال کننده نظر را مشخص نمایید.
آدرس ایمیل نظردهنده را مشخص نمایید.
آدرس وب سایت ارسال کننده نظر را مشخص نمایید.
نظر را مشخص نمایید