به نام خدا.داستان " بازی بزرگ" یک مجموعهای از تمام مزههاست. میتوانم آن را به چهار مغز تشبیه کنم. جدای اینکه برای مخاطب قوی نوشته شده ، برای هنرجو یا کسانی که به عرصه داستان نویسی قدم گذاشتهاند؛ می تواندمقوی باشد. طعم اسطوره و کهن الگو، تاریخ، اقلیم، شعر، و زبان و نثری بسیار شیوا در برخی جاها گویی نویسنده خودش هزاره است.شاید در بعضی مواقع حس شود این همه مغز برای داستان کوتاه نیاز نباشد، اما نویسنده به ضرورت وجود، از آنها استفاده کرده.با آرزوی موفقیت برای نویسنده داستان" بازی بزرگ"