فرشید شیشه گران
فروردین 1403

همسایه در کلام نبوی

همسایه در کلام نبوی منبع: ویکی فقه از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، لاجرم امر همسایه و همسایگی نیز جزئی لاینفک از زندگی او به شمار می‌آید. روابط فی‌مابین همسایگان مقررات و ضوابط خاصی را می‌طلبد که رعایت آن می‌تواند در تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر زندگی اجتماعی، بسیار مؤثر باشد از این‌رو انبیاء الهی عموماً و پیامبراسلام(صلی‌الله علیه وآله و سلم) خصوصاً، به عنوان سفیران الهی، بر اهمیت و ضرورت رعایت حقوق همسایگی تأکید بسیار ورزیده، در زمینه معاشرت نیکو با همسایه، احادیث بسیار بیان داشته‌اند.
  1. حد همسایگی
در حدیثی از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله و سلم) حد همسایگی را تا چهل خانه عنوان کرده‌اند و فرمودند: «تا چهل خانه، خانه‌های پیش‌رو، پشت‌سر و سمت راست و چپ، همسایة فرد به حساب می‌آیند».1و2و3
  1. حقوق همسایگان
اهمیت همسایه و همسایه‌داری در آیین مقدس اسلام و لزوم انس و الفت هرچه بیشتر میان همسایگان موجب شده است تا وظایف و حقوقی برای هریک از همسایگان در دین مترتب شود که پیامبر(صلی‌الله علیه وآله و سلم) در ضمن حدیثی به برخی از این وظایف و حقوق اشاره داشته‌اند؛ نقل است که روزی رسول‌خدا(صلی‌الله علیه وآله و سلم) رو به اصحاب و یاران خود کرده فرمودند: «آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟» اصحاب گفتند: «نه» پس پیامبر (صلی‌الله علیه وآله و سلم) حقوق همسایه بر همسایة دیگر را برای یارانش چنین بر‌شمردند: «حق همسایه بر دیگر همسایگان آن است که اگر بیمار شد به عیادتش بروی و اگر از دنیا رفت در تشییع جنازه‌اش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست به او قرض بدهی؛ در شادی‌هایش تهنیتش گویی و به وقت سوگ و مصیبت تسلیت و تعزیتش گویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان باد را بر او ببندی؛4 چون میوه‌ای خریدی[مقداری از آن را] به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به کودک همسایه ناراحتش کند؛ با بوی غذایت همسایة خویش را آزار ندهی؛ مگر آن‌که مقداری از آن غذا را برای او هم بفرستی».5 پیامبراکرم(صلی‌الله علیه وآله و سلم) همسایگان را به واسطة میزان حقی که بر یکدیگر دارند به سه گروه تقسیم کردند: «همسایه‌ای که تنها یک حق دارد و حق او از همة همسایگان کمتر است و همسایه‌ای که دو حق دارد و همسایه‌ای که سه حق دارد. همسایه‌ای که دارای یک حق است همسایة مشرک غیر خویشاوند است. او تنها حق همسایگی دارد. همسایه‌ای که دارای دو حق است همسایة مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایه دارد و هم حق همسایگی. همسایه‌ای که دارای سه حق است همسایة خویشاوند مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایه‌اش دارد و هم حق همسایگی و هم حق خویشاوندی».6و7و8
3.     وظایف همسایگان
رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) همواره انجام وظایف همسایگی را به مسلمانان گوشزد کرده، آنان را به حسن همجواری و ملایمت و ملاطفت با همسایگان فرا می‌خواندند.9 و از بدی در حق همسایگان باز می‌داشتند؛ توصیه‌های مکرر جبرئیل به رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)10و11و12 دربارة توجه و رعایت هرچه بیشتر حقوق همسایگی، خود، بیانگر توجه و التفات خاص خداوند به امر همسایگی بوده موجبات تأکید بیشتر نبی‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)را در این باب فراهم آورده بود تا حدی که امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) در وصایای خود به توصیه‌های فراوان و مؤکد  رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) در رعایت حقوق همسایگان اشاره کرده متذکر شده‌اند که: «ما زالَ يُوصِي بهِم حَتّى ظَنَنّا أنّهُ سيُوَرِّثُهُم؛13و14و15 آن‌قدر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)درباره همسایگان به ما سفارش کرد که ما گمان کردیم شاید دستور دهند که همسایگان از یکدیگر ارث ببرند.13و14و15 اهمیت همسایه نزد رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به حدی بود که ایشان در بدو ورود به مدینه در پیمان‌نامة معروفی که با ساکنین مدینه به امضاء رسانده بودند، در یکی از بندهای این قراردادنامه به اهمیت همسایه در اسلامداشاره کرده چنین متذکر شده‌اند: «همسایة هرکس، مانند خود اوست زیان و بدی نباید به او برسد».16و17  توصیه‌ها و سفارشات پیامبر‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به مسلمانان در رعایت حقوق و وظایف همسایگی، مختص به همسایة مسلمان‌شان نبود، بلکه همسایة غیر مسلمان‌شان را نیز شامل می‌شد؛ چنان‌که در سفارشات رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به علی(علیه‌السلام) آمده: «يَا عَلِيُّ أَكْرِمِ اَلْجَارَ وَ لَوْ كَانَ كَافِراً».18 از رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)نقل است که ‌فرمودند: «کسی که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به همسایگان احترام بگذارد».19و20و21 ایشان بهترین یاران و بندگان در نزد خداوند متعال را کسانی معرفی کردند که نسبت به همسایگان‌شان بهترین باشند.22و23 از این‌رو به یار دیرین و صحابی ارزشمند خود ابوذر توصیه می‌فرمودند که «ای ابوذر چون خورشتی بپزی در آبش بیفزای و ملازم همسایگانت باش»24و25 ایشان حرمت همسایه را بر همسایه مانند حرمت مادر بر فرزندش عنوان کردند.26و27و28 و برای همسایه حق شفعه قائل شده29 همسایه را در خرید خانة همسایه بر دیگر مردم مقدم دانستند.30و31و32 توصیه‌های ایشان دربارة همسایه تا بدان‌جا بود که فرمود: «هر که در دفاع از همسایه به ستم کشته شود شهید است».33
4.     عدم تأمین نیاز همسایه
پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) پیوسته از مسلمانان می‌خواستند از اوضاع و احوال همسایگان خود غفلت نورزند و نسبت به آنان بی‌تفاوت نباشند و در برآوردن حاجاتشان حتی الامکان دریغ نورزند ایشان می‌فرمودند: «هرکس کالایی را از همسایة خود دریغ کند خداوند در روز رستاخیز خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و او را به خودش وا خواهد گذاشت، چه بد وضعی دارد کسی که خداوند او را به حال خودش واگذارد».34و35و36 روایت شده که مردی از رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) پرسید: «ای رسول‌خدا! آیا جز ذکات در مال و دارایی، حقی منظور شده است» فرمود: «بله؛ به خویشانی که از تو بریدند نیکویی‌کردن ‌و ‌به همسایه رسیدگی نمودن».37 همچنین فرمودند: «لَيْسَ اَلْمُؤْمِنَ اَلَّذِي يَشْبَعُ وَ جَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِه؛38و39و40 ایمان ندارد آن‌که شب با شکم سیر بخوابد و همسایة مسلمانش گرسنه باشد». و در حدیثی دیگر از ایشان نقل شده که «به من ایمان نیاورده آن‌که همسایه‌اش برهنه باشد».41و42  
  1. اول همسایه، بعد خرید خانه
رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) از همسایة خوب بعنوان نعمتی ارزشمند یاد کرده داشتن همسایة خوب را از سعادت‌های فرد مسلمان در دنیا برشمردند.43و44و45 نظر به اهمیت همسایه در مناسبات فی‌مابین همسایگی، رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به مسلمانان سفارش می‌کردند که قبل از خرید خانه، پیش از هر چیز در پی همسایه باشند.46و47و48 از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) روایت شده که روزی مردی خدمت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلًم) آمد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! می‌خواهم خانه‌ای خریداری کنم به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟» رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمودند: «قبل از هر چیز همسایة خوب پیدا کن سپس خانه بخر».49و50  
  1. نهی از همسایه آزاری
پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)مسلمانان را از آزار و اذیت همسایگان بر حذر داشته، همسایه آزاری نکردن را یکی از بیست خصلتی برشمردند که اگر در مؤمن باشد ایمانش کامل است....51و52و53 ایشان همسایه آزاری را یکی از دو اموری برشمرده‌اند که باعث می‌شود خداوند به سبب آن در روز قیامت به نظر رحمت به او ننگرد.54و55و56 رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)همواره از همسایة بد به خدا پناه می‌بردند «همسایه‌ای که چشمانش تو را ببیند و قلبش مراقب توست اگر تو را در خوشی ببیند ناراحت شود و اگر تو را در سختی ببیند خوشحال و شادمان گردد همسایه بدی را که اگر نیکی ببیند پنهانش ‌کند و اگر بدی ببیند آشکارش سازد».57و58و59و60 ایشان همسایة بد را یکی از چهار چیز کمرشکن معرفی کرده از آن به خدا پناه بردند.61و62و63 می‌فرمودند: «آن‌که همسایه از شر و بدی او در امان نباشد و حقش را ضایع کند، خداوند استشمام بوی بهشت را بر او حرام می‌کند»،64و65  پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)چنین همسایه‌ای را مورد نفرین قرار دادند66و67و68  و فرمودند: «لَيْسَ المُؤْمِن الًذی يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ؛69و70.71 ایمان ندارد آن‌کس که همسایه از شرش در امان نیست. نقل است مردی انصاری خانة جدیدی در یکی از محله‌های مدینه خریداری کرده بود و به آن‌جا منتقل شده بود؛ بعد از گذشت مدتی، متوجه شده بود که همسایة بدی نصیب او شده است. به همین خاطر خدمت پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) آمد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! من در فلان محله در میان افراد فلان قبیله خانه‌ای خریده‌ام و اینک به آن‌جا منتقل شده‌ام؛ اما بعد از گذشت مدتی متاسفأنه متوجه شده‌ام که نزدیک‌ترین همسایة من شخصی است که نه تنها وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد؛ بلکه از شر او نیز در امان نیستم و اطمینان ندارم که موجبات زیان و آزار مرا فراهم نسازد.» پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) به علی (علیه‌السلام) و سلمان و ابوذر و مقداد فرمود تا در مسجد با صدای بلند اعلام بدارند که آن کس که‌ همسایه‌اش از شر او در امان نباشد ایمان ندارد؛ آن‌ها سه بار این مطلب را جار زده به اطلاع عموم رساندند.72
7.     تنبیه آزار همسایه
روایت شده که مردی خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) آمد و از دست همسایة مردم آزارش به آن حضرت شکایت کرد پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) به او فرمودند:«صبر داشته باش و شکیبایی پیشه کن.» آن مرد رفت و بعد از مدتی باز خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و از دست همسایه‌اش شکایت کرد؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) باز هم به او فرمود صبر داشته باش. آن مرد رفت و بعد از گذشت مدتی برای بار سوم خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و از دست همسایة خود شکایت کرد. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) این بار به او فرمودند: «روز جمعه که مردم به سوی نماز جمعه می‌آیند، اسباب و اثاثیه‌ات را بر سر راه بگذار تا هرکسی که به نماز جمعه می‌رود آن‌ها را ببیند هنگامی که از تو پرسیدند چرا اسباب اثاثیه‌ات را بیرون ریخته‌ای موضوع را برای مردم بازگو کن» آن مرد رفت و طبق فرمودة رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وسلم)عمل کرد؛ همسایة مردم آزارش که وضع را چنین دید و آبروی خود را در خطر دید بی‌درنگ به سوی او شتافت و ملتمسانه از او خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او عهد کرد که دیگر آن‌گونه رفتار نکند و او را نیازارد.73و74
8.هدیه به همسایة بهتر
مردی خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و عرض کرد: «یا رسول الله! دو همسایه دارم که می‌خواهم به یکی از آنان هدیه‌ای بدهم به کدامیک هدیه بدهم؟» فرمود: آن‌که درِ خانة او به تو نزدیک‌تر و از جهت خویشاوندی رعایت‌شان واجب‌تر باشد و اگر هر دو یکسان باشند به آن کس که بهتر رعایت همسایگی کند».75و76و77
9.     پیامدهای خوب همیایه‌داری
روابط پیوسته و مداوم همسایگان اگر با تعاملات شایسته و مناسب همسایگان با یکدیگر و رعایت حقوق و بایسته‌های همسایگی توأم باشد می‌تواند با نزدیک کردن دل‌ها و ایجاد انس و الفت زندگی‌ای شاد و فرح‌بخش را برای اجتماع به ارمغان آورد. از این‌رو رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) خوب همسایه‌داری کردن را سبب آبادانی شهرها و درازی عمرها معرفی کرده‌اند.78.79و80و81 نیکی به همسایه از اموری بود که جعفربن ابیطالب در خطبه‌اش نزد نجاشی از آن به عنوان یکی از آموزه‌های عزت‌آفرین رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)نام برد.82 پانویس
  1. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۱۳۹، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۹، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  3. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۹۱
  4. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۷، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  5. شهیدثانی، زین‌الدین بن علی، مسکن الفؤاد، ص۱۰۵
  6. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۴۳۶، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  7. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۱۳۸، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش
  8. ابن حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی، فتح الباری، ج۱۰، ص۴۴۲
  9. أوصیکم ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۳۵۰، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  10. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۳۳، ص۴۵۹
  11. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۸، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  12. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۰
  13. امام علی علیه‌السلام، نهج البلاغه، ص۴۲۲
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۷، ص۵۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  15. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹، قم، جامعة مدرسین
  16. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا
  17. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۲۵، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶
  18. شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۱۸۰، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۴۴ش
  19. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۱
  20. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۲۶، ص۲۹۵
  21. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  22. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۱۹، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  23. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۷۶-۲۷۷، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  24. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۳۵، ص۳۳۸
  25. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۶۹، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  26. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  27. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  28. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  29. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۷، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹
  30. ابن ابی جمهور، محمد بن زین‌الدّین، عوالی اللئالی، ج۱، ص۵۸، قم، انتشارات سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵
  31. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۶، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹
  32. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۳۹۸
  33. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۴، ص۴۲، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹
  34. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳، قم، جامعة مدرسین
  35. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۴۱۴، قم، مؤسسه آل‌البیت (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۸
  36. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۵۱۵
  37. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۲۰، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴
  38. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۲۰، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴
  39. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۰، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  40. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  41. ابن ابی جمهور، محمد بن زین‌الدّین، عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۶۹، قم، انتشارات سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵
  42. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۹، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  43. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۸۸۹
  44. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۸۳، قم، جامعة مدرسین، ۱۴۰۳
  45. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  46. ابنسلامه، محمد، مسند شهاب، ج۱، ص۴۱۲، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، بیروت، مؤسسه الرسالة، چاپ اول
  47. طبرانی،سلیمانبن احمد، معجم الکبیر، ج۴، ص۲۶۸، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم
  48. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۲۴۶، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  49. کوفی، محمد بن محمد، الجعفریات، ص۱۶۴، تهران، مکتبة نینوی الحدیثیه
  50. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  51. کراجکی، ابوالفتح، کنزالفؤاد، ج۱، ص۲۹
  52. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۱۱۷، قم، مؤسسه آل‌البیت (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۸
  53. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۲۳۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  54. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۳۶۷، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹
  55. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۱۵۱
  56. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۱۶۵، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  57. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۹، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  58. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۴۰، تهران، انتشارات کتابخانة نینوی
  59. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۲
  60. نسائی، احمد بن علی، سنن‌نسائی، ج۴، ص۴۶۰، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۳۰
  61. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  62. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  63. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۲۰۶، قم، جامعة مدرسین، ۱۴۰۳
  64. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳، قم، جامعة مدرسین
  65. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۴۲۷، قم، کتابخانهاسلامیه، ۱۳۶۳ش
  66. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۰، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  67. کراجکی، ابوالفتح، کنزالفؤاد، ج۱، ص۱۴۹، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۰
  68. امین، سید محسن، اعیال الشیعه، ج۱، ص۳۰۳، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالمتعارف
  69. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  70. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۷
  71. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  72. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  73. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  74. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۷۸، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  75. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۴۲، ص۳۹۴
  76. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۱
  77. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  78. مسلمنیشابوری،مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۹، بیروت، دارالفکر
  79. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۴۲، ص۱۵۳
  80. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۸، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  81. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  82. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخاسلامو وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۱۳۱، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۹۳
3160
| | |
| -1 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود