حقوق حیوانات در سیره و سخن رسول رحمت

19 بهمن 1400
یکی از مسائل مهم در جوامع مختلف، به ویژه جامعة اسلامی، موضوع محیط زیست است. نباتات، حیوانات و آب هستند که اسلام برای آنها اهمیت فوق العاده‌ای قائل است. ضرورت این بحث زمانی چهارچندان می‌شود که اکنون غربیان مدعی آزادی مذاهب و غیره، نهایت جسارت را به این رسول رحمت روا می‌دارند؛ از طرفی هم کسی در این زمینة مشخص (حقوق حیوان‌ها از دیدگاه ایشان) تحقیق نکرده است.
حقوق حیوانات در سیره و سخن رسول رحمت - بخش اول نویسنده: احمدى خواه (كوه نانى)، على مقدمه یکی از مسائل مهم در جوامع مختلف، به ویژه جامعة اسلامی، موضوع محیط زیست است. نباتات، حیوانات و آب هستند که اسلام برای آنها اهمیت فوق العاده‌ای قائل است. ضرورت این بحث زمانی چهارچندان می‌شود که اکنون غربیان مدعی آزادی مذاهب و غیره، نهایت جسارت را به این رسول رحمت روا می‌دارند؛ از طرفی هم کسی در این زمینة مشخص (حقوق حیوان‌ها از دیدگاه ایشان) تحقیق نکرده است. این تحقیق پیشینه ندارد؛ هرچند به طور عام (نظر اسلام) تحقیقاتی شده است. اهمیت این بحث وقتی روشن می شود که انسان بداند رسولی که این قدر به حقوق حیوان اهمیت می‌دهد، آیا ممکن است که نسبت به حقوق بشر، بی توجه باشد؟! پیامبری که این اندازه نسبت به حیوانات و حیاتشان، حساس است و مدافع حقوق و حیاتشان، آیا ممکن است که به حیات انسان اهمیت ندهد؟! رسولی که این همه با حیوانات مهربان است، آیا ممکن است که با بشر به خشونت رفتار نماید؟ با پیگیری این موضوع، انسان به طور عملی می‌بیند که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، رسول رحمت برای جمیع جوامع است؛ حتی جوامع حیوانی. مفاهیم حق، حقوق، تکلیف «حقوق جمع حق؛ و حق، امری اعتباری است که برای کسی (لَه) بر دیگری (علیه) وضع می‌شود»؛ به عبارتی، امری اعتباری که به نفع یکی و بر ضرر دیگری وضع می‌شود. این حق ممکن است ریشة واقعی داشته یا نداشته باشد؛ یعنی در مفهوم آن ـ به منزلة امری اعتباری و حقوقی ـ وجود یا نبود ریشة واقعی ملحوظ نیست.1 حق لوازمی دارد که یکی از آشکارترین آنها «بهره وری» است.2 حق و تکلیف با هم رابطة تضایف و تلازم دارند؛ در نتیجه، حق و تکلیف متقابلاً جعل می‌شوند؛ یعنی هرجا حقی جعل می شود، حتماً تکلیفی نیز جعل شده است و بالعکس؛ اما حق اختیاری، و تکلیف اجباری است.3 در زبان فارسی، واژة «حقوق» در معانی مختلفی به کار می‌رود.4 «حقوق» در اصطلاح دیگر، جمع «حق» است.5 واژة حقوق در دو معنا به کار رفته است: نخست جمع «حق» و دوم مجموعه مقررات، احکام و باید و نبایدهایی که انسان باید دربارة حیوان‌ها بدان عمل کند. آشنایی با کلیات اخلاق حیوان‌ها در کتاب و سنت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله الف) اشاره به سفارش کتاب خدا؛ قرآن کریم دربارة حیوان‌ها قرآن کریم در این زمینه آیه‌های بسیاری دارد که تنها به سه مورد اشاره می‌شود: ـ «هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند، وجود ندارد؛ مگر این‌که امت‌هایی مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پرودگارشان محشور می‌شوند6 «چه بسیار جاندارانی که نمی‌توانند متحمل روزی خود شوند، خداست که آنها و شما را روزی می‌دهد و اوست شنوای دانا».7 ـ «ـ شیطان می‌گوید ـ و آنان را گمراه می‌کنم و به آرزوها سرگرم می‌سازم و به آنان دستور می‌دهم که (اعمال خرافی انجام دهند و) گوش چهارپایان را بشکافند و آفرینشِ (پاک) خدایی را تغییر دهند؛ (و فطرت توحید را به شرک بیالایند)، و هرکس شیطان را به جای خدا، ولی خود برگزیند، زیان آشکاری کرده است».8 در این سه آیه به سه نکتة بسیار مهم اشاره شده است: نخست آن‌که همة موجودات را دارای نظام اجتماعی برشمرده است؛ مانند انسان‌ها. البته با توجه به تفاوت‌هایی که در ذات انسان و حیوان هست، ساختار اجتماعی آنان نیز باهم فرق دارد؛ اما با وجود این فرق، حیوان‌ها نیز جوامع حیوانی دارند؛ دوم این‌که، روزی و رزق هر دو (انسان و حیوان) بر عهدة خداوند می‌باشد؛ سوم این‌که مُثله کردن را کاری شیطانی شمرده و از آن به خسارتی بزرگ تعبیر کرده است. ب) جایگاه حیوانات در سنت در مکتب اسلام، دربارة دفاع از حیوانات و حمایت آنها نیز قوانین و مقرراتی وضع شده که بیانگر جامعیت این مکتب و مهرآمیز بودن آن است؛ به گونه‌ای که رعایت آن اخلاق و حقوق و توجه به موجودات زنده و غیرزنده را در هیچ حالی فراموش نکرده است. در این مکتب، سفارش‌ها و رفتارهای اعجاب انگیزی دربارة ترحم بر جانداران بیان شده است. ترحم بر حیوان موجب پاداش؛ و آزار و اذیتش، باعث عذاب آخرت است؛ به گونه‌ای که در کتاب‌های فقه و حدیث، فصل‌های مفصلی در این زمینه نگارش یافته است. برای نمونه، در ابتدا به طور کلی و در انتها نیز به گونه‌ای جزئی و تفصیلی به بیان آنها می‌پردازیم. بر صاحبان حیوانات لازم است که برای آنها وسایل زندگی و رفاه ـ مانند مسکن و آب و مواد غذایی ـ فراهم کنند و بر چهارپایان بیش از اندازة طاقت و توانِ آنها بار نگذارند و راه نبرند؛ یعنی با توجه به اندازة توان حیوانات از آنها استفاده کنند. در صورتی که چهارپایان بچه دارند، بر صاحبان آنها لازم است که تمام شیر آنها را ندوشند و به اندازه‌ای که برای بچة آنها کافی باشد، شیر در پستان باقی بگذارند. در صورتی که دوشیدن شیر برای حیوان ضرر داشته باشد، نباید شیر آن را بدوشند؛ مستحب است کسی که شیر حیوان را می دوشد، ناخن خود را کوتاه کند تا در موقع دوشیدن، برای حیوان ناراحتی ایجاد نکند. اگر کسی ـ در جایی که آب پیدا نمی‌شود ـ مقداری آب همراه دارد که اگر با آن وضو بگیرد، حیات یک حیوان بر اثر تشنگی به خطر می‌افتد، باید آن آب را به حیوان بدهد و آن را از مردن نجات دهد و برای نماز تیمم کند. مالک زنبور عسل باید امکانات و وسایل رفاهی را برای آن فراهم کند. در زمان برداشتن عسل نیز نباید تمام عسل را برای خودش بر دارد؛ بلکه باید به اندازة احتیاج آن حیوان، عسل در کندو باقی بگذارد؛ هرچند مستحب است که بیشتر از مقدار نیاز زنبور، برایش عسل باقی بگذارد. مالک کرم ابریشم باید نیازهای زندگی آن را تأمین، و غذایش (برگ توت) را به اندازة کافی فراهم آورد. در صورتی که مالک هر حیوانی به تأمین نیازهای آن اقدام نکند، بر حاکم لازم است که او را به این وظیفه اجبار کند؛ در صورتی که خود حاکم نتواند این کار را انجام دهد، باید افراد دیگر به این وظیفه اقدام، و حیات آن حیوان را حفظ کنند9. آزار رساندن به هر جاندار حرام گوشتی منع شده است؛ چه رسد به قتل؛ مگر حیوان موذی، که براساس برخی روایت‌ها، آن نیز باید به روشی مناسب از بین برود. کشتن حلال گوشت جایز نیست؛ مگر برای خوردن؛ آن هم به نحوة خاصی که بیان خواهد شد. به بند کشیدن حیوانات و شکنجة آنها ممنوع است. همچنین تجاوز به حریم، اموال، بچه‌ها و تخریب خانه‌های آنها نیز نهی شده است. به متجاوز و خائن به حقوق حیوانات، اخطار و وعدة عذاب و حسابرسی شدید در قیامت داده‌اند. کشتن حیوانات در برخی مکان‌ها و زمان‌ها (مانند حرم مکه و موسم حج برای محرم) ممنوع است؛ حتی برخی از حیوان‌های حلال گوشت؛ حتی برای شکننده یک تخم شترمرغ و قاتل یک کک، کفاره معین شده است. حمایت ازحیات حیوانات گمشده ونجات آنها از مرگ. انداختن کالا به دریا برای حفظ حیوانات موجود در کشتی به منظور جلوگیری از غرق شدن آنها (حق حیات حیوان و حفظ آن). نداشتن جواز جداسازی قطعه‌های غصبی کشتی، در صورتی که این کار باعث غرق شدن کشتی حامل حیوانات شود (حق حیات حیوان و حفظ آن). نداشتن جواز جداسازی نخ‌های ترمیمی (بخیه) غصبی از بدن حیوان، در صورتی که این کار باعث مرگ یا آسیب دیدن آنها شود (حفظ سلامتی و بهداشت حیوان). لزوم پانسمان جراحت حیوان؛ هرچند مواد مصرفی متعلق به دیگری (غصبی) باشد (حفظ سلامتی حیوان). لزوم رهایی حیوان از ظرف یا مکان دیگری (غصبی) که در آنجا گرفتار شده است؛ هرچند منجر به تخریب آنها شود (آزادی حیوان). لزوم تأمین علوفه، آب و سایر نیازمندی‌های حیوانی که در اختیار دیگری قرار دارد (ودیعه)؛ هرچند مالک حیوان با این کار مخالف باشد(حقوق اساسی حیوان). براساس قوانین و منابع حقوق اسلامی، رفتار جنایت آمیز دربارة حیوانات موجب پرداخت دیه می‌شود (حق حیات حیوان). این مسئله نشانگر ارزشمندی جان و سلامت اعضای بدن حیوانات ـ حتی حیوانات نجس ـ و عدم جواز تجاوز به آنها در اسلام است. با این‌که ـ براساس احکام و قوانین اسلامی ـ سگ «نجس» است؛ اما قوانین حمایتی و حیاتی اسلام شامل آن نیز می‌شود و آسیب رساندن به انواع سگ‌ها، موجب پرداخت دیه است.10 نهی از آلوده کردن مأوی و محیط زیست؛ چه دریا و چه خشکی. سفارش و دستورهای رسول رحمت در دفاع و حمایت از حیوان‌ها سخنان و سفارش‌های مشترک و عام دستور به مهربانی با حیوانات و گرامی داشتن آنها: پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله دربارة مدارا و مهربانی با حیوانات و نیز مراعات حال ضعیف‌شان هنگام سوار شدن و در مسیر حرکت، سفارش‌های عجیبی داشته‌اند؛ مانند: «خدا مدارا کردن را دوست دارد و بر انجام آن کمک می‌کند. پس هرگاه بر چهارپایان لاغر سوار شدید، آنها را در منزل‌هایشان (توقفگاه‌ها) فرود آورید. اگر زمین خشک و بی گیاه بود، با شتاب از آن بگذرید، و اگر سرزمین سرسبز و پرعلف بود، آنها در آنجا استراحت دهید.11 براساس روایت دیگری، وقتی که از آن حضرت پرسیدند: ای رسول خدا! آیا حمایت از حیوان‌ها و مهربانی با آنها، ثوابی برای ما دارد، در جواب می‌فرمودند: «حمایت از هر جگر "تری" (سیراب کردن هر تشنه‌ای) پاداشی نزد خدا دارد.12 طبق روایتی که ـ عده‌ای از قول عایشه و ـ حلبی آن را از قول فردی نامعلوم در غزوة تبوک نقل کرده‌اند، آن حضرت به طور ویژه اسبش را نوازش و تیمار می‌کرد. راوی می‌گوید: از خانه بیرون آمدم، دیدم رسول خاتم صلی الله علیه و آله با لباس خود بر پشت اسبش می‌کشید و او را نوازش می‌داد. گفتم: پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا! آیا با لباس خود پشت اسب را می‌نوازی؟ فرمود: آری ای عایشه. آیا نمی‌دانی شاید پروردگارم مرا به این کار فرمان داده باشد؟ ضمن این‌که من نزدیک هستم و فرشتگان در غبارزدایی از اسب و تیمار آن، مرا همراهی می‌کنند. گفتم: ای رسول خدا! این کار را به من بسپارید تا کسی باشم که به این کار اقدام کرده است. فرمود: چنین نمی‌کنم. دوستم جبرئیل به من خبر داد که خدای تعالی در مقابل هر دانه‌ای که به او می‌دهم، برایم نیکی می‌نویسد. هیچ مسلمانی نیست که از اسبی در راه خدا حفاظت نماید؛ مگر این‌که در مقابل هر دانه‌ای که به او می‌دهد، نیکی دریافت می‌کند و گناهش پاک می‌شود.13 نهی از «به جان هم انداختن» حیوانات: رسول خاتم صلی الله علیه و آله از به جانِ هم انداختن حیوان‌ها نیز نهی کرده است: «رسول خاتم صلی الله علیه و آله، از به جنگ انداختن حیوان‌ها نهی فرمودند؛ مگر سگ‌ها»14 «خدای تعالی کسی را که حیوان‌ها را به جان هم می‌اندازد تا با هم بجنگند، لعن کرده است.»15 وجوب فراهم آوردن آب و علف مورد نیاز حیوانات: رسول خاتم صلی الله علیه و آله در روایتی، حقوق شش‌گانة حیوانات را برشمرده است. بخشی از این روایت، دربارة حق آب و علف حیوان می‌باشد: «بر مالک چهارپایان واجب است که به آنها آب و علف بدهد؛ به خاطر حرمت روح که در حیوان می‌باشد»16 نهی از زدن بر صورت حیوان و سوزاندن و داغ نهادن بر اعضایش: رسول رحمت از هر نوع شکنجة حیوان بسیار ناراحت می‌شدند و از این کار نهی می‌کردند: «از جمله حقوق حیوان بر صاحبش، این است که بر صورتش نزند؛ چون این حیوان نیز تسبیح و حمد خدای را می‌گوید»17 پیامبر صلی الله علیه و آله از زدن و داغ نهادن بر صورت حیوانات نیز نهی کرده‌اند. طبق روایت امیرالمؤمنین علیه السلام، رسول خاتم صلی الله علیه و آله فرمودند: «به صورت حیوان‌ها نزنید؛ چون هر موجودی، تسبیح گوی خداست. صورت آنها را داغ ننمایید؛ زیرا چه بسیارند مرکوب‌هایی که از راکبشان بهترند و بیشتر مطیع خدایند، و زیادتر از کسی که بر آنها سوار است، خدا را یاد می‌کنند»18 امام صادق از پدر بزرگوارش نقل کردند که نبی خاتم صلی الله علیه و آله از نشانه و داغ کردن صورت چهارپایان و نیز از زدن بر صورتشان نهی فرمودند؛ زیرا آنها تسبیح پروردگارشان را می‌گویند19 رسول رحمت از آزار و شکنجة حیوان با آتش نهی کرد و فرمود: «هیچ کس نمی‌تواند با آتش، حیوانی را شکنجه و عذاب نماید؛ مگر خدای متعال»20 نهی از نفرین و ناسزاگویی به حیوان: رسول خاتم صلی الله علیه و آله افزون بر آن‌که به مدارا و مهربانی با حیوانات سفارش، و از آزارشان نهی می‌کردند، حتی از ناسزاگویی به آنها نیز نهی می‌فرمودند و در مقابل چنین ناسزاگویانی عکس‌العمل نشان داده، یا به آنان تذکر می‌داد و یا در صورت لزوم برخورد می‌کرد و با آنان راه نمی‌رفت. در روایات آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله از بدگویی و ناسزا به خروس نهی می‌کرد و می‌فرمود: به خروس ناسزا نگویید؛ زیرا خروس ـ انسان را ـ برای نماز و دعا بیدار می‌کند.21 در روایت دیگری راوی چنین نقل می‌کند: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله به سفر رفته بودیم، در محلی توقف کرده تا دمی بیاساییم که کَک‌ها ما را اذیت کردند؛ به دلیل این اذیت شدن، به آنها ناسزا گفتیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «آنها را لعن نکنید! زیرا کَک جنبندة خوبی بود؛ چون شما را برای یاد خدا از خواب بیدار کرد»22 انس بن مالک می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «به قورباغه فحش ندهید»23در روایتی نیز فرموده‌اند: «به شتر ناسزا ندهید»؛24 «به صورت حیوان‌ها نزنید و آنها را لعن ننمایید؛ چون خدای ـ عزوجل ـ بر لعن کنندة حیوان‌ها لعن، و از خیر و رحمتش به دور می‌کند»25 پیامبر صلی الله علیه و آله از آزار و کشتن هر حیوان و جانداری نهی می‌کردند: «آفریده‌های خدا را شکنجه نکنید»؛26 گرچه زمانی که به رسم خرافی جاهلیت، در میان اعراب مرسوم بود که حیوانات را اذیت می‌کردند یا به نام «حبس البلایا» یا «ضرب الثور» می‌آزردند؛ اما این «نهی از آزار»، دستوری کلی و عمومی برای همة جانداران جهان است.27 لعن نمودن بر آزاردهندگان جسمی و جنسی حیوان‌ها: پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله دربارة کسانی که حیوانات را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند، می‌فرماید: «ملعون است، معلون است، کسی که حیوانی را مورد آزار جنسی قرار دهد؛ یعنی خیر و رحمت رحمان، شامل حال چنین فردی نمی‌شود»28همچنین از آن حضرت نقل شده است: «نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسی که با حیوان نزدیکی کند و بر کسی که خودارضایی نماید»29 نهی از جفت انداختن حیوان‌های ناهمگون با یکدیگر: در روایتی دربارة جفت انداختن جنسی دو نوع حیوان، برای تولد جنس ترکیبی جدیدی سؤال کردند که ایشان این کار را رد کردند: این مطلب می‌تواند برای محققان مسائل ژنتیکی قابل تأمل و دقت باشد. به پیامیر خدا صلی الله علیه و آله، استری (قاطری) هدیه شد، از آن خوشش آمد و سوارش شد. گفتیم: ای رسول خدا! آیا الاغ را با مادیان جفت بیندازیم تا برای ما مانند این قاطر را بزاید. فرمودند: [نه]، این کار را کسانی انجام می‌دهند که آگاهی ندارند.30 لعنت نمودن بر کسانی که اعضای بدن حیوان را می‌برند: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله افرادی را که اعضای حیوانات را قطع می‌کنند، لعن فرموده‌اند: «لعنت و نفرین و عذاب خدا بر کسی که حیوان را مُثله می‌کند»31و32 همچنین در روایتی دیگر فرمودند: «نفرین و لعنت و عذاب خدا بر کسی که چهارپایان را مُثله می‌کند» اخته کردن اسب‌ها و حیوان‌ها33  و نیز خروس‌ها و گوسفندان نهی کرده‌اند.34 دستور به فراهم ساختن جای مناسب برای استراحت حیوان: پیامبر صلی الله علیه و آله دربارة مکان استراحت گوسفند فرموده‌اند: «جایگاه و خوابگاه گوسفندها را تمیز کنید و گرد و خاک آنها را بزدایید؛ زیرا آنها از حیوان‌های بهشتی‌اند»35 حضرت در روایت دیگری فرمودند: «خاکِ زیر پا و محل استراحت گوسفندان را عوض کنید؛ زیرا آنها از حیوان‌های بهشتی هستند»36 پی‌نوشت‌ها:
  1. مصباح، 1377، ص 24ـ25؛ مصباح، 1373، ص 161ـ163
  2. مصباح، 1377، ص 28ـ29
  3. همان، ص 30ـ31
  4. کاتوزیان، 1378، ص 13ـ14
  5. مصباح، 1377، ص 23ـ24
  6. انعام: 38
  7. عنکبوت: 60
  8. نساء: 119
  9. نوری طبرسی، 1348، ج 2، ص 55ـ56؛ اخوان، 1370
  10. نظری توکلی، 1387، ص 78ـ79؛ اخوان، 1370. 22
  11. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 213
  12. دمیری، بی تا، ج 2، ص 278؛ زبیدی شافعی، 1346ق، ج 2، ص 114
  13. ر.ک: ابن عساکر، 1415ق، ج 18، ص 244؛ متقی هندی، 1409ق، ج 4، ص 456، ح 11360؛ حلبی، 1400ق، ج 3، ص 431
  14. دمیری، بی تا، ج 1، ص 158؛ ج 2، ص 271؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 227؛ ناصف، 1406ق، ج 4، ص 351
  15. دمیری، بی تا، ج 2، ص 271
  16. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص217
  17. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 187؛ مجلسی، 1409ق، ج 22، ص 455
  18. عرب باغی، 1329، ص 48؛ متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 66و68؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 210و217
  19. قمی، 1414ق، ج 3، ص 12؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 228
  20. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 244
  21. صدوق، 1410ق، ج 4، ص 3؛ زبیدی شافعی، 1346ق، ج 4، ص 180؛ طبرسی، 1392ق، ص 425
  22. دمیری، بی تا، ج 2، ص 122
  23. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 48
  24. شریف رضی، 1422ق، ص 307ـ308؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 142
  25. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 188
  26. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 86
  27. همان، ج 15، ص 39؛ سیوطی، 1401ق، ج 2، ص 702؛ ج 6، ص 437
  28. حرعاملی، 1411ق، ج 20، ص 349؛ صدوق، 1403ق، ص 129
  29. متقی هندی، 1409ق، ج 16، ص 99
  30. ابن حبان، 1414ق، ج 10، ص 536؛ بیهقی، بی تا، ج 10، ص 23؛ ابن سعد، بی تا، ج 1، ص 491ـ492
  31. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 66؛ ابن حجر عسقلانی، بی تا، ج 9، ص 554
  32. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 67؛ ابن حجر عسقلانی، ج 9، ص 55
  33. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 66
  34. دمیری، بی تا، ج 1، ص 345
  35. برقی، 1413ق، ص 485؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 150
  36. برقی، 1413ق، ج 2، ص 642؛ مجلسی، 1403ق، ج 61، ص 15
  حقوق حیوانات در سیره و سخن رسول رحمت- بخش دوم و پایانی نویسنده: احمدى خواه (كوه نانى)، على منبع : معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 182 ـ بهمن 1391 سفارش‌های مخصوص حیوانات باربر الف. نهی از بار بیش از قدرت حیوان: حضرت علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: حیوان، شش حق بر صاحبش دارد: «وقتی که پیاده شد، برای او علف بگذارد؛ هر وقت از آبی عبور کرد، درنگ کند و آب را به او نشان دهد؛ به صورتش نزند؛ زیرا که تسبیح پروردگار می‌گوید؛ پشت او را چون مجلس و مبلمان و جایگاه برای سخنرانی نکند؛ مگر در راه خدا؛ بیش از توان، بارش نکند؛ بیش از قدرت و طاقت از او سواری نگیرد و نخواهد»1 ب. تعیین جای بار بر پشت حیوان جهت راحتی حیوان: پیامبر صلی الله علیه و آله دربارة حیوانات باربر این گونه سفارش کرده‌اند: «بار حیوانات را عقب‌تر بگذارید؛ زیرا اگر جلو باشد، خوب راه نمی‌روند؛ چون ساختار بدنشان طوری است که پاهای عقبشان بیشتر تحمل بار سنگین را دارد و راحت‌تر راه می‌روند»2 سفارش‌های مخصوص حیوانات سواری نهی از سواری خواستن بیش از توان حیوان: پیامبر صلی الله علیه و آله یکی دیگر از حقوق حیوانات ـ در هنگام سوار شدن ـ بر صاحبش را این‌گونه بیان کرده‌اند: «بیش از قدرت و طاقت حیوان، از او سواری نگیرد و نخواهد»3 نهی از ناموزون و کج سوار شدن بر حیوان: رسول رحمت دربارة کیفیت نشستن و سوار شدن بر مرکوب می‌فرمود: «به طور ناموزون و نامناسب در حالی که پاهایتان را روی هم انداخته‌اید، بر حیوان‌ها سوار نشوید، و پشت آنها را محفل و مجلس گفتمان خود نسازید؛ یعنی در حالی که ایستاده‌اند، همچنان بر پشت آنها سوار نشوید؛ و مشغول سخن گفتن؛ بلکه پایین بیایید و با هم صحبت کنید»4همچنین فرمودند: «در حق این حیوانات زبان بسته، از عذاب خدا بترسید؛ به طور شایسته‌ای بر آنها سوار شوید»5 نهی از نشستن طولانی بر پشت حیوانات: سفارش همیشگی رسول خاتم صلی الله علیه و آله این بود که: «پشتِ مرکبتان را همچون منبر سخنرانی قرار ندهید! خداوند آنها را برای شما تسخیر کرده تا شما را در راه‌های سخت به منزل برساند. [پیاده شویدو] برروی زمین باهم سخن بگویید»6 نهی از سوار شدن چند نفر بر حیوان: نبی خاتم صلی الله علیه و آله از سوار شدن سه نفر بر پشت یک حیوان نهی فرمود.7حضرت علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کنند: «سه نفر بر پشت حیوان سوار نشوید؛ زیرا در این صورت یکی از آنان لعن شده است»8 دستور به مراعات حال مرکوب لاغر هنگام سوار شدن: رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدارا و مهربانی کردن با حیوان ضعیف در زمان سوار شدن سفارش کرده‌اند: «هرگاه بر چهارپایان لاغر سوار شدید، آنها را در منزل‌هایشان (توقف گاه‌ها) فرود آورید! اگر زمین خشک و بی گیاه بود، با شتاب از آن بگذرید، و اگر زمین سرسبز و پرعلف بود، آنها در آنجا استراحت دهید»9 دستور به بردن حیوان از راه‌های هموار و آسان: رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخنی نیکو، این‌گونه به یکی دیگر از حقوق مرکوب اشاره کرده‌اند: «هر وقتی که یکی از شما بر حیوانی سوار شد، آن را از راه‌های هموار و آسان ببرد؛ و آن را به راه‌های دشوار و سخت نکشاند»10 تشویق و بشارت به کسی که هنگام گذر از گردنه از حیوان پیاده شود: از سفارش‌های نبی خاتم صلی الله علیه و آله دربارة حیوانات سواری این بود که: «کسی که در گردنه (سربالایی) از مرکب خود پیاده شود و پشت سر آن راه برود، همچون کسی است که بنده‌ای را در راه خدا آزاد کرده باشد»11 امر به فرصت دادن به حیوان برای چریدن در زمان عبور از مرغزارها و چراگاه‌ها: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر موقعی که بر این حیوان ها سوار می‌شوید، در طول طریق، حقشان را (در منازل و توقف‌گاه‌ها) رعایت نمایید! و مانند شیاطین بر آنها سوار نشوید»12 دادن آب و علف به حیوان بعد از پیاده شدن: رسول رحمت دربارة مرکوب خسته چنین سفارش کرده‌اند: «هر کسی از شما مسافرت کرد و مرکوبش یک حیوان بود، بعد از آن‌که از حیوان پیاده شد، نخستین کاری که می‌کند، آب و علف دادن به آن حیوان باشد»13 سفارش‌های مخصوص حیوانات و پرندگانی که ذبح می‌شوند حقوق مذبوح و شرایط ذبح (کیفیت ذبح): پیامبر صلی الله علیه و آلهدرباره حیوانات قابل ذبح چنین سفارش کرده‌اند: «در حق این حیوانات زبان بسته، از عذاب خدا بترسید!... و حلال آن را نیز به گونه‌ای شایسته بخورید و ذبح کنید! چاق و پروار آنها را بخورید! دربارة حیوانات، از عذاب خدا بترسید! چاقشان را بخورید و بر سالم و سزاوارشان سوار شوید»14 پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله این گونه به حقوق حیوان مذبوح تصریح کرده‌اند: «خداوند احسان و نیکوکاری را بر همه چیز نوشته است؛ پس شما هم هر زمانی که می‌خواهید حیوانی را بکشید، به طور شایسته‌ای بکشید؛ و هروقت که می خواهید ذبح کنید، نیکو ذبح نمایید! کارد را تیز کرده و ذبیحه را زود راحت کنید»15 از منظر پیامبر صلی الله علیه و آله، حیوان هر اندازه هم کوچک باشد، خردی او دلیلی بر رعایت نکردن حقوق آن حیوان نیست؛ بلکه باید حق او را نیز به خوبی ادا کرد؛ حتی اگر یک گنجشک کوچک باشد: «هر کسی گنجشکی را بدون رعایت حق آن بکشد، خدای تعالی در روز قیامت از او بازخواست خواهد کرد. سؤال شد که ای رسول خدا! حقّ آن گنجشک چیست؟ فرمود: این‌که او را ذبح کند، نه این که گردنش را بگیرد و سرش را بکنَد و پرت نماید»16 همچنین در روایتی نقل شده است قصابی درب طویلة گوسفندش را باز کرد تا آن را بِبَرد و سرش را بِبُرد. ناگهان گوسفند گریخت و خود را به رسول رحمت رساند و به دنبال ایشان به راه افتاد. قصاب او را به چنگ آورد و پایش را گرفته و روی زمین می‌کشید! رسول خدا صلی الله علیه و آله ابتدا خطاب به گوسفند فرمودند: بر فرمان خدا، صبر پیشه کن! و بعد هم خطاب به قصاب فرمودند: و اما شما هم ای قصاب! او را با مهربانی و ملایمت به سوی مرگ ببر.17 نهی از ذبح کردن شبانه پرنده‌ای که در آشیانه خوابیده: امام صادق علیه السلام نقل می‌کنندکه پیامبر صلی الله علیه و آله از بیرون کشیدن جوجه و مرغ از آشیانه و نیز در هنگام خوابشان، نهی فرموده‌اند.18 در روایت دیگری از گرفتن پرنده‌ها در شب منع کرد و فرمود: شب امانِ پرندگان است و در این وقت در امانند.19 مخصوص حیوانات بچه دار نهی از دوشیدن تمام شیر حیوان و سهم نوزاد: یکی از یاران آن حضرت می‌گوید: یک شتر شیرده را به رسول خدا هدیه دادند. ایشان مرا امر فرمودند تا آن را بدوشم. بنده نیز آن را دوشیدم؛ البته در دوشیدن تلاش زیادی کردم و سخت آن را دوشیدم؛ وقتی آن جناب این زیاده روی مرا در دوشیدن دید، فرمود: این گونه ندوش! و برای بچه او نیز سهمی باقی بگذار.20 جلوگیری از جدایی [دائمی] بین مادر و بچه‌اش: پیامبر صلی الله علیه و آله دربارة مادران و نوزادان این چنین سفارش کرده‌اند: «مادران را حیران و واله بچه‌هایشان نکنید؛ بین مادر و فرزندش جدایی نیندازید که حیران می‌شوند.21 در روایتی از ابن مسعود نقل شده است: در خدمت رسول خدا به جایی می‌رفتیم. یکی از همراهان وارد جنگلی شده و تخم‌های پرنده‌ای را با خود آورد. پرندة مادر (تخم گذار) به دنبال ما آمده، بر گِرد سر رسول خدا صلی الله علیه و آله و ما می‌چرخید و بال بال می‌زد. وقتی که پیامبر این صحنه را دید، فرمود: کدام یک از شما، این پرنده را آزرده و مصیبت زده کرده است؟ مردی از میان گفت: من یا رسول اللّه تخم‌های ـ طبق روایتی دیگر، جوجه ـ او را برداشته‌ام. حضرت رسول به خاطر رحم کردن بر آن پرنده فرمودند: تخم‌ها (یا جوجه‌هایش) را به او رد نمایید.22 سفارش‌های مخصوص حیوانات خاص نهی از بستن و زندان کردن سگ: رسول خاتم صلی الله علیه و آله از اسیر کردن حیوانات ناراحت می‌شدند و از این کار برحذر می‌داشتند؛ حتی اسارت سگ را کاری نادرست دانسته و باعث نقص خیرات و عذاب آخرت شمرده‌اند. ایشان در این زمینه فرموده‌اند: کسی که سگی را ببندد و نگه دارد [اسیر نماید]، هر روز از عمل او، قیراطی [و طبق برخی روایات، دو قیراط] کم می‌شود؛ به جز این سگ‌ها که بستن آنها جایز است: سگِ موذی و خطرناک، سگِ شکاری، سگ حافظ زراعت یا حافظ گوسفند ـ و در روایت دیگر ـ و سگ نگهبان خانه.23 از بین بردن حیوان موذی جایز است.24 و یکی از این حیوانات سگ هار است؛ اما اسلام تأکید دارد که جایز نیست همین سگ موذی را حبس کنند تا از گرسنگی و تشنگی بمیرد؛ بلکه باید آن را به طور مناسبی از بین ببرند. نکتة دیگر، این‌که، در اسلام، کشتن سگ‌ها نیز دیه دارد؛ دیة سگ شکاری چهل درهم و دیة سگ نگهبان بیست درهم است.25 بر حذر داشتن از به بند کشیدن گربه و حبس آن: رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخنی دیگر، حبس حیوان را باعث عذاب شدید آخرت بیان کرده‌اند. ایشان در جریان سفر معراج فرمودند: «زنی ـ که صاحب گربه‌ای بود ـ را در میان آتش دیدم که گربه‌اش نیز از هر طرف او را گاز می‌گیرد و می‌درد؛ علتش این بود که آن زن ـ در دنیا ـ این حیوان را بسته بود؛ بدون آن‌که غذایی به او بدهد یا آزادش نماید تا خودش حیوانی را شکار کند؛ یعنی حبس، بدون غذا و آزادی».26 نهی از دشنام به شتر؛ به خاطر صلح: رسول رحمت فرمودند: «به شتران، فحش ندهید؛ چون مانع از خونریزی و کشته شدن بشر می‌شوند؛ و آشتی دهنده و مُصلح می‌باشند.27 دستور به رعایت حقوق اسب در وقت پیرایش: رسول رحمت دربارة آرایش و پیرایش می‌فرمودند: «موی پیشانی اسبان را نچینید؛ زیرا خیر در آنهاست. موی یال آنها را مچینید؛ چون آنها را گرم می‌نماید. دم آنها نچینید، کوتاه نکنید؛ زیرا که پشه پران آنهاست».28 تشویق به پاک کردن جو برای اسب: از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «تا قیام قیامت، خیر بر پیشانی اسبان، بسته شده. کسی که برای رضای خدا از اسبی نگهداری کند، تمیز کردن استراحت‌گاه و دادن آب و علف به آن حیوان، در روز قیامت جزو اعمال نیک او محاسبه می‌شود؛ به بیانی دیگر، کسی که اسبی را ـ برای رضای خدا ـ به استراحت‌گاهش ببرد و به او آب و علف بدهد؛ و جایش را جارو نماید، آن آب و علف و زحمات، در ترازوی حسناتش در روز قیامت، سنگینی خواهد کرد».29 یکی از اصحاب را دیدند که خودش جوهای اسبش را پاک می‌کند، به او گفتند: چرا نمی‌گذاری تا دیگران این کار را بکنند؟ گفت: از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «مردی نیست که خودش برای اسبش جوها را پاک کند؛ مگرآن‌که خداوندبه قدرهردانه‌ای،حسنه‌ای برایش می‌نویسد».30 مخصوص پرندگان نهی از کشتن پرنده و اخطار به محاکمة قاتل: پیامبر رحمت به کسانی که بیهوده جانداران را می‌کشند، هشداری سخت داده و آنان را از محاکمة آخرت باخبر ساخته است: «هر حیوانی ـ پرنده یا غیرپرنده ـ که به ناحق کشته شود، در روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد».31 حضرت در کلامی دیگر، به طور مشخص به کشندگان پرنده‌ها، به ویژه گنجشک، اشاره کرده‌اند: «اگر کسی گنجشکی را بیهوده بکشد، آن گنجشک در روز قیامت در پیشگاه خدا فریاد می‌زند و شکایت می‌کند که: فلانی مرا بیهوده کشت؛ بدون آن‌که از این کشتن، سودی ببرد! و نگذاشت که از حشرات زمین، استفاده نمایم و چیزی بخورم. طبق روایت دیگری، شکوه می‌کند و می‌گوید: خدایا! از این قاتل من، بپرس که چرا بی جهت مرا کشتی؟».32 نهی از شکار شبانة پرندگان و تیراندازی به جوجه‌هایشان: پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله در مورد شکار پرندگان سفارش‌هایی کرده اند تا حقوق آنها در حد امکان رعایت شود. یکی از آن سفارش‌ها، روایتی است که امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند: «شبانگاهان، جوجه را از آشیانه‌اش در نکشید؛ چه این‌که پرنده را ـ برای سر بریدن ـ هنگام خوابش از لانه بیرون نیاورید تا این‌که صبح شود». مردی سؤال کرد که «هنگام خوابش» چه وقتی است؟ آن حضرت فرمود: «شب، هنگام خواب اوست. بنابراین شبانه به سراغش نروید؛ تا این‌که صبح شود، و همین طور جوجة پرندگان را در لانه‌شان و قبل از پردرآوردن و پرواز کردن شکار نکنید؛ اما زمانی که قدرت پرواز پیدا کردند، می‌توانید به دنبال شکارشان بروید».33 هشدار به شکارچیان: رسول رحمت در برخی از سخنانشان، از آسیب شکار کردن برای شکارچی سخن گفته‌اند و پیامدهای آن را نیز بیان کرده‌اند. ایشان دربارة اصل شکار کردن می‌فرمایند: «هر کسی به دنبال شکار رود (شکارچی)، غافل می‌گردد».34 براساس روایتی آن حضرت فرموده اند: «هیچ شکاری صید نمی‌شود، مگر این‌که یک تسبیح گوی کم می‌شود؛ خدای متعال هیچ نبات و گیاهی را نمی‌رویاند، مگر این‌که یک فرشته را بر آن می‌گمارد؛ فرشته‌ای که تسبیح و ذکر آن گیاه را تا روز قیامت بشمارد و بنگارد؛ شاخ و برگ هیچ درختی ریخته نمی‌شود و هیچ درختی قطع نمی‌گردد، مگر به نقص تسبیح».35 پیامبر صلی الله علیه و آله از شکارکردن در ایام مخصوص ـ تولیدمثل ـ نهی می‌فرمود و خودش نیز هرگز شکار نکرد.36 نهی از کشتن چند جنبنده و پرندة خاص: از امام صادق و امام رضا علیهماالسلام با اندکی تفاوت نقل شده است: «رسول خاتم صلی الله علیه و آله از قتل شش موجود زنده نهی فرموده: زنبور عسل، مورچه، قورباغه، مرغ سبزک (سبزقبا)، هدهد (شانه به سر) و پرستو».37 نهی از کشتن جانداران؛ به جز موذی: ابن عباس می‌گوید: رسول خاتم صلی الله علیه و آله از کشتن هر جان‌داری نهی فرمود؛ مگر آن‌که جانور موذی باشد و آزار برساند [آن هم به روشی نیکو][.38 رسول خاتم صلی الله علیه و آله در روایت دیگری، از کشتن حیوانات نهی فرمود؛ مگر آن‌که حیوان حلال گوشت و برای خوردن باشد.39 البته این کشتن نیز شرایط نیکویی دارد.40 سفارش‌های مخصوص آبزیان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله برای آبزیان حقوقی برشمرده‌اند و به دیگران نیز سفارش کرده‌اند تا آنان را اذیت نکنند. گاهی آن سفارش‌ها به طور عمومی و در مورد رعایت حقوق تمام ساکنان آسمان و زمین و آبزیان بوده و گاهی نیز به طور خاص از آنها نام برده‌اند. حضرت علی علیه السلام فرمودند: «رسول خدا صلی الله علیه و آله به شدت از بول کردن در آب نهی نمودند؛ مگر آن‌که از سر ناچاری و ضرورت باشد.41 حضرت در حدیث دیگری فرموده‌اند: «آب هم ساکنانی و آبزیانی دارد؛ با بول و ادرار کردن در آب، آنان را اذیت نکنید».42 نهی از قتل قورباغه و تعیین جریمه برای قاتل: جابر از نبی خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «هر کس قورباغه‌ای را بکشد ـ چه در حال احرام باشد یا نباشد ـ باید یک گوسفند کفاره بدهد».43 همچنین فرموده‌اند: «قورباغه‌ها را نکشید؛ چون غرغرکردن و صداکشیدن او، تسبیح خداست».44 روایت شده است یک پزشک در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله، از قورباغه و استفاده دارویی از آن سخن به میان آورد. آن حضرت بی درنگ،آن پزشک را ازکشتن قورباغه نهی فرمود.45 سفارش‌های مخصوص حشرات، موجودات شبگرد و ذره بینی هشدار به مزاحمان موجودات ذره بینی و شبگرد: امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کنند: «وقتی که پاسی از شب بگذرد، کمتر بیرون بروید و از ترددهای غیرضروری در معابر بپرهیزید؛ زیرا خداوند ریزموجوداتی دارد که در آن ساعت، آنها را در زمین می‌پراکند؛ یعنی ممکن است که آنها را نبینید و زیر پایتان کشته و لگدمال شوند؛ چون برخی از موجودات در روز از لانه خود بیرون نمی‌آیند و شب هنگام، بیرون آمده و به دنبال روزی می‌افتند».46 نهی از کشتن زنبور و آتش زدن لانه آن: براساس روایت‌های بسیاری، رسول رحمت از کشته شدن زنبور عسل نهی فرموده است.47 انس بن مالک نقل کرده است: «پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله هرگز دوست نداشت که لانة زنبور بی عسل را هم با آتش بسوزانند».48 نهی از غارت اموال (دسترنج) مورچه: پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله نگران نابودی اموال و از بین رفتن زحمت ریزموجودات نیز بود؛ به گونه‌ای که درباره آنها سفارش می‌کرد. امام صادق علیه السلام در این زمینه می‌فرماید: «رسول خدا نهی فرمود از این‌که آنچه را که مورچه با دست و دهان حمل می‌کند، از چنگش بگیرند و بخورند».49؛ وصی آن حضرت؛ علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: «به خدا قسم اگر همة آسمان‌ها و زمین را به من ببخشند و در مقابل این عطا، از من بخواهند تا با گرفتن پوست یک جو از دهان مورچه‌ای عصیان کنم، چنین نخواهم کرد».50 نهی از کشتن مورچه و آتش زدن لانه‌اش: رسول مهربانی بارها از کشتن مورچه نهی کرده‌اند؛ گاهی به تنهایی، و در برخی موارد در کنار نام زنبور عسل و چند پرندة دیگر از کشتن آن نهی کرده است. انس بن مالک می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مورچه را نکشید».51 نتیجه گیری در این نوشتار، دیدگاه نظری و عملی رسول خاتم صلی الله علیه و آله دربارة حقوق انواع حیوانات بیان شد. از موجودات ذره بینی تا غول پیکر، از اهلی تا وحشی، از درنده تا گزنده و چرنده و پرنده و آبزی و خشک زی، همه وهمه از نگاه مهربان ایشان پنهان نماندند. از نوزاد حیوان وحشی تا تخم یک پرنده و جوجه تازه پای آنها را سفارش به مهربانی نمودند. با قاتلان حیوانات وعدة برخورد دنیوی و اخروی داد. برای کشندة یک قورباغه جریمه تعیین فرمود و برای قاتل یک گنجشک، محاکمه در قیامت! از محل خواب، خوراک، علف، و تمام مواد و ضروریات زندگی حیوان سخن و سفارش فرمود. از مهربانی با حیوانات تعریف نمود و همه را به رعایت حال حیوانات و شکنجه نکردن آنها تشویق و ترغیب فرمود؛ با این وصف، چنین رسول مهربانی که این همه به حیات و حقوق حیوانات سفارش می کند و عمل می نماید؛ نسبت به انسان چقدر مهربان است تنها خدای بزرگ می‌داند و بس؛ به همین دلیل خدا در وصفش فرمود: تو را رحمتی برای جمیع جوامع فرستادم؛ ]حتی جوامع حیوانی[. پی نوشت‌ها:
  1. صدوق، 1410ق. ج 2، ص 187؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 201و210
  2. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 191؛ مجلسی، 1403ق،ج64،ص215؛ متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 62
  3. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 187؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 201 و 210؛ حرّ عاملی، 1418ق، ج 3، ص 348
  4. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 214؛ مجلسی، 1409ق، ج 22، ص 456؛ صدوق، 1410ق، ج 2، ص 188
  5. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 62و67
  6. مجلسی، 1403ق،ج64،ص219ـ220؛متقی هندی،1409ق، ج 9، ص 64؛ زبیدی شافعی، 1346ق، ج 2، ص 115
  7. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 216؛ دمیری، بی تا، ج 1، ص 221
  8. مجلسی، 1409ق، ج 22، ص 459
  9. صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 213
  10. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 62
  11. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 69؛ دمیری، بی تا، ج1، ص 366
  12. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 63؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 211
13صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189
  1. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 62
  2. زبیدی شافعی، 1346ق، ج 2، ص 106
16.دمیری، بی تا، ج 2، ص 120؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 306؛ متقی هندی، 1409ق، ج 15، ص 37و40 17.صنعانی، بی تا، ج 4، ص 493
  1. کلینی، 1367، ج6، ص216؛ مجلسی،1409ق، ج21، ص356
  2. هیثمی، 1697م، ج4، ص3؛ مجلسی، 1409ق، ج21، ص356
  3. دمیری، بی تا، ج 2، ص 318؛ بیهقی، بی تا، ج 6، ص 131
  4. متقی هندی، 1409ق، ج 9، ص 75
  5. دمیری، بی تا، ج 1، ص 265؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 71و72
  6. بخاری، 1401ق، ج 3، ص 67؛ حنبل، بی تا، ج 2، ص 37و60
  7. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 269؛ دمیری، بی تا، ج 1، ص 215و383
  8. صدوق،1415ق،ص534
  9. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 268؛ دمیری، بی تا، ج 2، ص 251
  10. شریف رضی، 1422ق، ص 307ـ308؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 142
  11. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 173؛ ابن اثیر، بی تا، ج 3، ص 352و363
29.مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 165؛ طبرانی، 1405ق، ج 7، ص 97
  1. مجلسی، 1403ق، ج64، ص 177؛ دمیری، بی تا، ج2، ص211
  2. محمدی ری شهری، 1379، ج 3، ص 1346
  3. مجلسی، 1403ق، ج 61، ص 306؛ ج 64، ص 4؛ متقی هندی، 1409ق، ج 15، ص 37ـ38
  4. کلینی، 1367، ج 6، ص 216؛ مجلسی، 1409ق، ج 21، ص 356
  5. قضاعی، 1361، ص 441؛ مجلسی، 1403ق، ج 65، ص 281
  6. دمیری، ج 2، ص 176؛ متقی هندی، 1409ق، ج 1، ص 444ـ445؛ ج 2، ص 254
  7. کتانی، بی تا، ج 2، ص 66
  8. دمیری، بی تا، ج 1، ص 294؛ ج 2، ص 86،204؛ مجلسی،1403ق،ج64، ص 244، 291و294
  9. متقی هندی، 1409ق، ج 15، ص 39؛ سیوطی، 1401ق، ج 2، ص 702
  10. دمیری، بی تا، ج 2، ص 363؛ کتانی، بی تا، ج 2، ص 66
  11. مجلسی، 1409ق، ج 21، ص 369
  12. نوری طبرسی، 1407ق، ج 1، ص 271
  13. نوری طبرسی، 1407ق، ج 1، ص 271؛ عرب باغی، 1329، ص 45
  14. دمیری، بی تا، ج 2، ص 85؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 295
  15. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 294
  16. جوزیه، بی تا، ص122و294؛ دمیری، بی تا، ج2، ص86
  17. مفید، 1414ق، ص 64؛ مجلسی، 1403ق، ج 73، ص 264
  18. عرب باغی، 1329، ص 48؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 244، 291و294
  19. دمیری، بی تا، ج 2، ص 10
  20. مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 261؛ دمیری، بی تا، ج 2، ص 370
  21. نهج البلاغه، خ 224
  22. دمیری، بی تا، ج 2، ص 369؛ مجلسی، 1403ق، ج 64، ص 224و291
منبع: معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 182 ـ بهمن 1391  ]
3373
| | |
| -1 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود

آرشیو مطالب

Skip Navigation Links.

دسته بندی ها

Skip Navigation Links.