بسماللهالرحمنالرحیم
عبادت و بندگی پیامبر اکرم(ص)
نویسنده: عبدالکریم پاک نیا
منبع: ماهنامة مبلغان 1387 شمارة112
در کوی عشق، شوکت شاهی نمیخرند/ اقرار بندگی کن و اظهار چاکری
از منظر قرآن، مقام عبودیت، بارزترین ویژگی پیامبران الهی است که خداوند متعال با این امتیاز، از آن گرامیان نام میبرد. در سورة «ص» دربارة حضرت داوود علیه السلام میفرماید: «وَ اذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الاْءَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ و به خاطر بیاور، بندة ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه کننده بود».(آیة17)
و مقام عبودیت ایوب علیه السلام را این چنین توصیف میکند: «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ؛ و به خاطر بیاور بندة ما ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خوانده و گفت: پروردگارا! شیطان مرا به رنج وعذاب افکنده است».(ص41)
علاوه بر مقام عبودیت انبیای بزرگ الهی که کلام وحی آن را بزرگترین امتیاز برای ایشان میشمارد؛ پیامبر گرامی اسلام را با صفت بنده بودن معرفی میکند. اکنون دو نمونه از این آیات را میخوانیم:
1. «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا؛ با برکت است خداوندی که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیم دهندة جهانیان باشد».(فرقان1)
2. «فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى؛ خداوند آنچه را وحی کردنی بود، [در معراج] به بندهاش وحی کرد».(نجم10)
آری، مهمترین ویژگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله که قرآن بر آن تأکید دارد؛ مقام عبودیت و بندگی مطلق آن حضرت است که مناجاتها، دعاها و شب زندهداریهای او، نمود و جلوهای از این ویژگی است.
با این اوصاف، خداوند متعال، باز هم رسول گرامی اسلام را به عبادت و بندگی خالص ترغیب و تشویق میکند و میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ؛ ما این کتاب را به حقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا راعبادت کن در حالی که دین خود را برای او خالص میگردانی».(زمر10)
همچنین در سورة حجر، آن حضرت را در برابر مشکلات، اینگونه بیمه میکند:
«وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ؛ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ؛ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ؛ ما میدانیم سینهات از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را سخت ناراحت میکنند) پروردگارت را تسبیح و حمد گو و ازسجده کنندگان باش و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) تو فرا رسد».(97-99)
سنگر مستحکم بندگی
تمایل خاتم انبیا صلی الله علیه و آله به عبادتهای سحری، رمز موفقیت آن حضرت در صحنههای مختلف زندگی و مبارزه بادشمنان اصول و ارزشهای اسلامی بود. گریههای شبانه، بیتوتههای غار حرا، تفکر در صنع الهی و خلقت آسمانها و زمین و نظاره کردن جمال و جلال الهی با چشم دل، وجود آن رسول خاتم را برای نزول وحی و ارتباط با روح القدس آماده کرده بود. پیامبر هر چه داشت از تهجد و سحرخیزیها و عبادتهای شبانه و عبودیت در برابر حضرت حق بود.
در آیات وحیانی قرآن، بارها به این شاخصة آن گرامی اشاره شده است. قرآن کریم میفرماید:
«إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا؛ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا؛ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا؛ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً؛ در حقیقت ما به تو گفتاری گرانبها القا میکنیم. مسلماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامتتر است و تو در روز، تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند».(مزمل 5-8)
به این جهت علی علیه السلام در مناجاتهای خود میفرمود: «اِلهِی کَفَی بِی عِزّا أَنْ اَکُونَ لَکَ عَبْدا؛ خدایا این عزت و افتخار برایمن کافی است که فقط بنده تو باشم».(خصال صدوق، ج2، ص420)
مهمترین پشتوانة رسالت
بدون تردید، تحمل وحی الهی، ادامة راه پرفراز و نشیب رسالت و مقاومت در برابر مشرکان سخت و لجوج، به یک پشتوانة قوی و بیمنتهای معنوی نیاز داشت و آن هم به غیر از تهجد و عبادتهای شبانه و ارتباط با خالق هستی به دست نمیآمد.
علامه طباطبایی در تفسیر آیات سورة مزّمّل که گذشت میفرماید: «قرآن کریم، کلام الهی است و از حیث فهم معنایش ثقیل است و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را از ساحت عظمت و کبریایی حق گرفته است و این کلام پاک را جز نفوس پاک و مطهر از هر پلیدی نمیفهمند. همچنین اجرای پیامهای حیاتبخش قرآن نیز در جامعه [انسانی که با خرافه و جهل عجین شده] امری سنگین و دشوار است و با موانع بسیاری رو به رو است. به همین سبب، خداوند میفرماید: «ما این قرآن را که سخن ثقیلی است بر تو القا میکنیم» و [چون] دریافتن این کلام بلند و متعالی نیاز به روحی بلند و دلی پاک و مطهر دارد وتفکر و مناجات و شب زندهداری و خلوت با خدای عالمیان میتواند چنین آمادگی را ایجاد کند، به همین جهت میفرماید: « قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا؛ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا؛ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا؛ در شب [برای تهجد] به پا خیز؛ مگراندکی از شب را. نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن یا بر نصف بیفزای و قرآن را شمرده شمرده و با تأمّل بخوان».(مزمل 2-4)
خداوند متعال در این آیات برای اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله پیام وحیانی خدا را دریافت و به اصلاح جامعه قیام کند، نخست، دستور سحرخیزی و عبادت شبانه میدهد. آری، اصلاح جامعه به خودسازی فردی نیاز دارد که جهاد اکبر و زیربنای انجام رسالتی عظیم و بزرگ است.
دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است/ بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
هنگام شب، زندگی معمولی انسان تعطیل است، تاریکی و خلوت، بهترین فرصت را در اختیار انسان قرار میدهد تا فارغ از همه چیز در قدرت لایزال خداوند تفکر و اندیشه کند و گذشته و آیندهاش را محاسبه نماید. تهذیب نفس وتربیت روح و صفای دل در همان لحظات است که همه در حال استراحت هستند و فقط انسان است و خدای خویش. دعا، مناجات و تلاوت قرآن با تدبر، بهترین راه تقویت ایمان، استقامت و تقوا است.
معیار ارزش انسان
اساساً معیار ارزش انسان نزد خدای متعال به نمازها، دعاها، نیایشهای عاشقانه و خالصانه و مقام عبودیت اوست؛ همچنان که قرآن میفرماید: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ؛ [ای رسول ما!] بگو اگر دعا و مناجات شما نباشد، پروردگارم هیچ ارزشی برای شما قائل نیست».(فرقان 77)
طبق این آیه، ارزش واقعی یک انسان نزد خداوند به شهرت، دارایی، علم و مقام نیست؛ بلکه به عبودیت، خضوع، دعا و التماس در مقابل پروردگار جهانیان بستگی دارد. هر کسی ارتباطش با خداوند بیشتر باشد، نزد خداوند مقام والاتری دارد.
وقتی از امام باقر علیه السلام از تفسیر این آیه سؤال شد که آیا تلاوت قرآن افضل است یا دعای بسیار؟ امام فرمود: «دعای فراوان» و آیه فوق را تلاوت کرد.(بحارالانوار، ج30، ص299)
در حقیقت، اعمال و رفتار ما، هر چقدر هم در ظاهر، عالی باشد؛ امّا بدون سرسپردگی و فروتنی در مقابل خدا سودی ندارد. بیشک، شرافت انسان به معرفت و اطاعت او بستگی دارد و در غیر این صورت با سایر حیوانات مساوی خواهدبود.
در خلوت شبهای تار
از مطالب گذشته روشن میشود که چرا خداوند بارها در قرآن، رسول گرامی اسلام را به تهجد و شب زندهداری دعوت میکند و میفرماید: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ و پاسی از شب را به تهجد [وعبادت و شب زندهداری] بپرداز تا برای تو به منزلة نافلهای باشد. امید است که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند».(اسراء 79) و تهجد به معنای بیداری بعد از خواب است.
آری:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز برای عمل به این دستور خداوند و اظهار عبودیت و بندگی، عبادتهای خود را به نحو شایستهای انجام میداد. امام صادق علیه السلام ضمن بیان چگونگی نمازهای شبانة رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: «آن حضرت، چون شبمی خواست بخوابد ظرف آب سرپوشیدهای را بالای سرش میگذاشت و مسواک خود را هم در کنارش قرار میداد و میخوابید. چون از خواب بیدار میشد به آسمان نگاه میکرد و آیات: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ...؛ را از سورة آل عمران میخواند. سپس دندانهایش را مسواک میکرد و وضو میگرفت و به محل عبادت خود میرفت و چهار رکعت از نماز شب را میخواند که رکوع هر رکعتش به قدر قرائت و سجودش به قدر رکوع آن طول میکشید؛ به حدی که گفته میشد: کی سر از رکوع برمیدارد و به سجده میرود؟! و همچنین سجدهاش به حدی طولانی بود که گفته میشد چه وقت سربرمیدارد؟ آنگاه به بستر خود برمیگشت و آنقدر که مشیت الهی بود میخوابید و سپس بیدار میشد، مینشست و چشمانش را به آسمان میدوخت و همان آیات را تلاوت میفرمود. آنگاه مسواک میکرد و وضو میگرفت و به محل عبادتش میرفت و به خواندن چهار رکعت دیگر از نماز شب به همان صورت اوّل می پرداخت و دوباره به بستر خود بازمیگشت و مقداری دیگر نیز میخوابید. سپس بیدار میشد، نگاه به آسمان میکرد و همان آیات را تلاوت میفرمود و دوباره مسواک کرده، وضو میگرفت و مابقی نماز شب (شفع و وتر) را میخواند. سپس برای ادای فریضة صبح وارد مسجد میشد». (الکافى، ج 3، ص 445).
شیخ صدوق دربارة نماز شب پیامبر صلی الله علیه و آله روایت میکند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله هفتاد بار در نماز «وتر» استغفار میکرد و سپس میفرمود: «هذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا! این مقام کسی است که از آتش جهنم به تو پناهنده میشود». همچنین آن حضرت در قنوت نماز «وتر» اینگونه با خدا نجوا میکرد: «خدایا! مرا در زمرة هدایت شدگان رهبری فرما واز عافیت یافتگان قرار ده. عطاهایت را برایم مبارک فرما و مرا از شرور حتمی، نجات ده. خدایا! کسی بر تو حکومت نمیکند و تمام حکومت، تنها از آن توست. ای خدای کعبه! تو پاک و منزهی. از تو آمرزش میخواهم و به سویت بازمیگردم و به تو ایمان میآورم و توکل میکنم و لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ یا رَحِیم». (من لایحضره الفقیه، ج1، ص308)
بندة شکور خداوند
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همواره و در تمام لحظات زندگی، خود را در محضر خداوند متعال احساس میکرد؛ امّا این احساس حضور، در هنگام عبادت به اوج خود میرسید. امام باقر علیه السلام فرمود: «پیامبر چنان در حال عبادت، ادب حضور رارعایت میکرد که انگشتان پاهایش متورم میشد».
وقتی یکی از همسران آن حضرت از کوشش فراوان پیامبر صلی الله علیه و آله در انجام نمازهای نیمه شب و سحرخیزیهای ممتد و مکرّر آن حضرت، تعجب کرده و گفت: «ای رسول خدا! مگر نه این است که خدای متعال، گناهان گذشته و آیندة تو رابخشید؟! چرا اینقدر به خود زحمت میدهید و شب بیداری میکشید و این همه ناله و مناجات و دعا میکنید؟!» رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اَفَلا اَکُونَ عَبْدا شَکُورا؛ آیا بندة شکرگزاری نباشم؟»
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «جبرئیل دربارة برپایی نماز شب، آن قدر به من سفارش کرد که من گمان کردم برگزیدگان و نیکان امت من، هرگز سحرخیزی و شب زندهداری را ترک نخواهند کرد».
خداوند در بارة شب زندهداری و برکات آن به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بسیار سفارش کرده است. رسول خدا نیز این آیات راهمواره نصب العین خود قرار داده بود و تلاوت میکرد که: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا؛ و بخشی از شب را دربرابر او سجده کن و مقداری طولانی از شب او را تسبیح گوی».(انسان26)
خاتم رسولان صلی الله علیه و آله نه تنها خود در عمل به شب زندهداری قیام میکرد؛ بلکه به پیروانش نیز میفرمود: «بر شما باد به برپاداشتن نماز شب و سحرخیزی؛ به درستی که نماز شب، عادت انسانهای نیکوکارِ قبل از شماست. شب زندهداری، انسان را به خدا نزدیک میکند، کفّارة معصیتهای گذشته است و از گناه و آلودگیهای باطنی در آینده محافظت میکند».
امّ سلمه در گزارشی از چگونگی عبادات و راز و نیازهای شبانة پیامبر صلی الله علیه و آله میگوید: «وقتی در نیمههای شب، متوجه عدم حضور پیامبر صلی الله علیه و آله شدم به جستجو پرداختم و با کمال شگفتی دیدم حضرت در نیمههای تاریک شب در گوشهای ایستاده، دستها را به سوی آسمان دراز کرده و اشک از چشمانش سرازیر است و با خداوند راز و نیاز میکند و با لحنی آکنده از عشق و سوز و معرفت میگوید: «اَللّهُمَّ لا تَنْزَعْ مِنِّی صالِحَ ما اَعْطَیْتَنِی اَبَدا، اَللّهُمَّ لا تَشْمُتْ بِی عَدُوّا وَلا حاسِدا اَبَدا، اللّهُمَّ وَلاتَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ اَبَدا، اللّهُمَّ وَلا تَکِلْنِی اِلی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَدا؛ پروردگارا! هرگز از من نیکترین عطاهایت را باز پس نگیر! خدایا! مرا در معرض شماتت دشمن و افراد حسود قرار نده! بار الها! مرا دوباره به حوادث بد و ناگوار که نجات داده ای برنگردان! بار پروردگارا! مرا [یک لحظه] به اندازة چشم به هم زدن به نفس خودم واگذار مکن»!
امّ سلمه با دیدن این حالت عرفانی و سراسر عشق و خلوص پیامبر صلی الله علیه و آله به گریه افتاد تا اینکه پیامبر متوجه او شد وفرمود: «ای امّ سلمه! چرا گریه میکنی؟» گفت: «ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! شما با آن مقام و منزلت که نزدخدای متعال داری اینگونه با تضرع و خشوع و التماس دعا میکنی و حاجت میطلبی؟» پیامبر فرمود: «ای امّ سلمه! منچگونه خود را در امان ببینم که خداوند یک لحظه «یونس بن متی» را به خودش واگذار کرد و او را به حالش رها کرد. به آن حادثة دردناک گرفتار شد».
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در انجام دعا و عبادات، نهایت تلاش خود را انجام داد و زیباترین حالات روحانی را اطرافیانش از آن وجود گرامی مشاهده میکردند. احمد بن فهد حلّی از دانشمندان بزرگ امامیه در قرن هشتم و نهم هجری با نقل روایتی مینویسد: «حضرت محمد صلی الله علیه و آله هنگامی که به دعا و راز و نیاز میپرداخت، دستهایش را بلند میکرد و همانند فقیر درمانده و گرسنهای که طعام میخواهد به درگاه الهی ناله و زاری میکرد».
آرام بخشترین مونس
یکی از برنامههای سحرخیزان و عاشقان خدا تلاوت قرآن در خلوت با حضرت حقّ است. تلاوت قرآن، دلها را صفا میبخشد، انسان را به سوی دیار خوبان و پاکان هدایت میکند و اندیشههای زلال وحیانی را در وجود افراد شکوفا میسازد. امیدواری، رستگاری و بندگی را به ارمغان آورده، انسان را با پیامهای حیاتبخش وحی پیوند میدهد.
امام باقر علیه السلام دربارة تلاوتهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «آهنگ صدای پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام تلاوت قرآن، آنچنان زیبابود که دلها را جذب میکرد و از همة مسلمانان دلرباتر میخواند».
رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل از تلاوت قرآن از شیطان به خدا پناه میبرد و میفرمود: «اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ.» وقتی به آیة61 سورة یونس میرسید ـ که نظارت و علم و آگاهی خداوند را بر اعمال بندگان بیان میکند ـ گریة شدیدی به آن حضرت دست میداد و از خوف جلال و عظمت الهی منقلب میشد.
خداوند در آن آیه میفرماید: «وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ؛ در هیچ حال و اندیشهای نیستی و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمیکنی و هیچ عملی را انجام نمیدهی؛ مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم، در آن هنگام که در آن وارد میشوی و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمیماند؛ حتی به اندازة سنگینی ذرّهای و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر؛ مگر اینکه همة آنها در کتاب آشکار [و لوح محفوظ علم خداوند] ثبت است».
کلمات کلیدی
قرآن | پیامبر | خدا | عبادت | بندگی | رسول خدا صلیاللهعلیهوآله | بندگی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله | عبادت و بندگی پیامبر |