فرهنگ سازی اقامة نماز در سیرة پیامبراکرم(ص)

17 آذر 1404
از امام صادق(ع) نقل شده: چون وقت نماز داخل می‌شد رسول خدا(ص) به بلال می‌فرمود: بالای دیوار برو و با صدای بلند اذان بگو(کلینی، 1365، ج3، ص307) ایشان در عین حال که برای نماز وعبودیت در برابر خدا آماده می‌شد، به رعایت نظم و ترتیب نمازگزاران توجه داشت و بدین وسیله، می‌خواست به ایشان عظمت و جبروت پروردگاری را که در محضرش ایستاده‌اند یادآور شود.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

فرهنگ سازی اقامة نماز در سیرة پیامبراکرم(ص)

نویسنده: اعظم رحمت آبادی

منبع: معرفت، سال بیست و سوم، فروردین 1393، شمارة 196

چکیده

بررسی شیوه‌ها و روش‌هایی که پیامبراکرم(ص) برای گسترش و ترویج اقامة نماز در جامعه از خود بروز دادند، یکی از بهترین الگوهایی است که والدین، مربیان و مسئولان اجرایی در جامعة امروزی در ترویج آموزه‌های دینی و ازجمله نماز می‌توانند از آن بهره گیرند. ازاین رو، این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته با هدف شناخت روش‌های پیامبر(ص) برای فرهنگ سازی نماز ابعاد مختلف فعالیت‌های پیامبر اکرم(ص) را مورد بررسی قرار داده است. بعثت پیامبر(ص) در محیطی صورت گرفت که جاهلیت، خرافات، تعصبات بی‌جا، شرک و بت پرستی در آن بیداد می‌کرد و مظاهر پرستش خدا به ورطة انحراف افتاده بود. در چنین فضایی نبی مکرم اسلام(ص) با ارائة تصویری صحیح از مسیر تکامل انسان و عبودیت او در برابر خدا، با فرهنگ سازی اقامة نماز، زمینه‌های اتصال و ارتباط روحی بین بشر دانی با پروردگار عالی را فراهم ساخت. رسول اکرم(ص) برای فرهنگ سازی نماز در دو ساحت اصلی تلاش نمود: 1. فرهنگ سازی بر روی تک تک افراد جامعه از طریق تأثیرگذاری بر روح و فکر آنان با ارائة الگوها، آموزش صحیح، بالا بردن سطح علم و فهم، آسان‌گیری و آموزش تدریجی و...؛ 2. استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و سیاسی از طریق نظارت بر نحوة اقامة نماز، رفتار امامان جماعت، اصل اولویت گذاری به نماز حتی در ارتباطات سیاسی و... . آن حضرت از این طریق توانست زمینه را برای درونی شدن فرهنگ اقامة نماز در بین مسلمانان فراهم سازد.

کلید واژه‌ها:

پیامبر اکرم(ص)، حضرت محمد(ص)، نماز، فرهنگ سازی نماز

مقدمه

وضعیت فرهنگی، تمدنی و زندگی مردمان در سرزمین حجاز پیش ار بعثت نبی مکرم اسلام(ص) در پایین‌ترین سطح زندگی وتمدنی بود. غلبة فرهنگ جاهلی بر زندگی مردمان چنان بود که تفاخر به حسب و نسب، تعصبات نژادی و قبیله‌ای، و جنگ وغارت به‌صورت عادات رایج درآمده بود. در تلقی آنان بتان شریکان خدا بودند و«لات» و «عزی» دختران وی، و هر قبیله برای خود بتی داشت که در جنگ و مصیبت از او یاری می‌خواستند.

اگر «فرهنگ سازی» را به معنی تغییر آداب و رسوم و ارزش‌ها و باورهایی که فرد و جامعه به آن متخلق می‌گردد بدانیم، و منظور از «سیره» را راه و روش و خط مشی عملی پیامبر(ص) در نظر گیریم، اهمیت زحمات پیامبر(ص) بیش از پیش روشن می‌شود؛ چرا که در جامعة جاهلی شرافت‌های انسانی و ارزش‌های اخلاقی بی‌اهمیت بود و بسیاری از ارزش‌ها از تعبیر واقعی خود به انحراف افتاده بود؛ چنان‌که شجاعت جای خود را به سفاکی داده بود و غیرت، به زنده به گور کردن دختران. سایة سنگین جهل و نادانی زمینة شیوع انواع خرافات را در بین مردم گسترش داده بود و زمینه را برای استعمار و استکبار مترفان و مستکبران بر عامه فراهم ساخته بود. در چنین فضایی خداوند از سر لطف و رحمت نبی مکرم اسلام(ص) را به پیامبری برانگیخت تا او مردمان را از قید و بندهای ضلالت و گمراهی رهایی بخشد و به سوی حق رهنمون گردد.

کار نبی مکرم(ص) بس سترگ بود که اگر حمایت الهی، عصمت پیامبر(ص) و همت عالی و دل‌سوزی و رأفت ایشان نبود شاید هیچ‌گاه به نتیجة مطلوب نمی‌رسید؛ چرا که باید تغییر بزرگ فرهنگی در زندگی مردمی که همة راه را به بی‌راهه رفته بودند صورت می‌داد و رابطة انسان با خدا را بازسازی می‌کرد و روح او را که به انواع پستی عادت کرده بود، به خدا و یاد او متوجه می‌ساخت.

از این رو، ابلاغ و آموزش دستورات الهی و عبادات و در بین آنها نماز که بالاترین عبادت به شمار می‌آید، برای فراهم آوردن شرایط حصول انسان به رابطة خالصانه با ذات اقدس به عنوان یک دستور از جانب پروردگار در برنامة کاری پیامبر(ص) قرارگرفت. باتوجه به تصویری که پیامبر(ص) از نماز ترسیم کردند و آن این که با اقامة نماز می‌توان تجلی روح عبودیت در برابر خالق هستی را مشاهده کرد و یاد خدا را در ضمیر وجود آدمی تثبیت نمود، اقامه و برپایی صحیح آن در جامعه می‌توانست تربیت دینی را تسرّی بخشد، ریشة انحرافات فردی و اجتماعی را بخشکاند و فرد را به کمال رساند.

باتوجه به اهمیت کارکردهای پیامبر(ص) در چگونگی فرهنگ سازی نماز در جامعه، این مقاله می‌کوشد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که پیامبر(ص) از چه روش‌ها و سبک‌هایی برای فرهنگ‌سازی فریضة نماز استفاده کردند؟

نویسنده معتقد است: پیامبر(ص) برای فرهنگ‌ سازی این فریضه از روش‌های متفاوت و در دو ساحت اصلی استفاده نمود: 1. فرهنگ‌ سازی بر روی تک تک افراد جامعه از طریق تأثیرگذاری بر روح و فکر آنان؛ 2. استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و سیاسی. در این مقاله، نمونه‌هایی از هردو زمینه مورد توجه قرار خواهد گرفت.

درخصوص پیشینة پژوهش باید گفت: هرچند در مورد زندگی پیامبر اسلام(ص) و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایشان، آثار فراوانی تألیف شده، اما در زمینة فرهنگ ‌سازی اقامة نماز در سیرة نبوی کتاب یا مقاله‌ای یافت نشد. البته این به معنای نبود اطلاعات در زمینة سیرة نبوی در موضوع مورد بحث نیست، بلکه با مداقّه و تتبع می‌توان سیرة ایشان را از منابع دست اول مثل سیرة ابن هشام، طبقات ابن سعد، شرف‌النبی خرگوشی، دلایل‌النبوه بیهقی و ... به دست آورد. علاوه بر این، منابع روایی شیعه، ازجمله اصول کافی کلینی، تهذیب و استبصار شیخ طوسی و...، بسیاری از اقدامات و روش‌های آن بزرگوار را در زمینه‌های مختلف و ازجمله اقامة نماز ضبط کرده‌اند که می‌توان به عنوان منبع از آنها بهره جست.

  1. فرهنگ‌ سازی بر روی تک تک افراد جامعه

یکی از روش‌های کارآمد انبیاء(ع) برای هدایت بشر به سوی حق و انجام تکالیف، فرهنگ ‌سازی بر روی افراد جامعه به صورت فردی و حتی گاه چهره به چهره است. باتوجه به ویژگی‌های فردی، تفاوت‌های رفتاری، تفاوت در سطح فکر و فرهنگ و ... باید نوع آموزش و تربیت برای گروه‌ها و افراد مختلف متفاوت باشد. از این رو، پیامبر اکرم(ص) با توجه به اهمیت آموزش چهره به چهره و استفاده از روش‌های تربیتی و تأثیر آن بر روح و فکر برای ترویج مفاهیم دینی از جمله نماز، از این روش‌ها بهره بردند.

    1. روش الگویی

یکی از مؤثرترین روش‌های ترویج یک ارزش، ارائة الگوهایی مطلوب و دل‌پسند است که نزد افراد جامعه مقبولیت داشته باشند. چنین افرادی که عمدتاً به خاطر نفوذ اجتماعی، منزلت و اعتبار ویژه‌ای نزد گروه‌های مختلف اجتماعی دارند رفتارشان در موقعیت‌های متفاوت می‌تواند به عنوان نمونه و سرمشق قرارگیرد.

از آنجا که نبی مکرم اسلام(ص) به عنوان بزرگ‌ترین مربی بشریت، وظیفة انتقال پیام وحی را به جامعة انسانی برعهده داشتند، کوشیدند با استفاده از روش الگویی و مشاهدة مستقیم، آموزه‌های دینی و از جمله نماز را به مخاطبان خود بیاموزند.

ویژگی‌های شخصیتی پیامبر(ص)، ازجمله تواضع، دل‌سوزی نسبت به امت، اخلاق کریمانه، مدارا، تسامح، خوش‌رویی و سخاوت، سجایایی بودند که درکنار معنویت عظیم ایشان او را فردی دوست داشتنی و محبوب قرار داده بود. از این‌رو بسیاری از کسانی که شیفتة او بودند و دل به مسلمانی سپرده بودند، با زیر نظر گرفتن رفتارهای او سعی می‌کردند خود را متخلق به اخلاق و آداب وی کنند.

رفتارها و آداب پیامبر(ص) در اقامة نماز، یکی از عمیق‌ترین و خالصانه‌ترین رفتارهای یک بنده با پروردگار خویش را به تصویر می‌کشد. خضوع وی دربرابر خداوند، حالت بنده‌ای را به تصویر می‌کشید که در برابرخالق جز زبونی و پستی سرمایه‌ای دیگر ندارد: «ان‌النبی کان اذا قام الی‌الصلوة کانّه ثوب ملقی؛ رسول خدا وقتی به نماز می‌ایستاد، مانند جامه‌ای بود که به زمین افتاده باشد»(مجلسی، 1404ق، ج84، ص248؛ طباطبائی، 1382، ص238). وچون به رکوع می‌رفت، چنان در مقابل خداوند تعظیم می‌کرد که اگر مقداری آب بر پشت او ریخته می‌شد ثابت می‌ماند و از هیچ طرف فرو نمی‌ریخت.(حرعاملی، 1409ق، ج6، ص324).

دگرگون شدن حالش(مجلسی، 1404ق، ج84، ص258) و پریدگی رنگش(محدث نوری، 1408ق، ج4، ص93) هنگامی که به نماز می‌ایستاد، همه بیانگر درک حضور حضرت حق بود.

عبدالله‌بن شخیر روایت می‌کند: مکرر به حضور پیامبر(ص) می‌رسیدم که مشغول نماز بود و چنان می‌گریست که گویی دیگی در حال جوشش و غلیان است. همو روایت می‌کند: پیامبر(ص) را در حال نماز می‌دیدم که صدای گریة اوهمچون صدای آسیاب بود(بیهقی، 1361، ج1، ص166). از عبدالله‌بن مسعود نقل شده: شبی همراه رسول خدا(ص) نماز شب گزاردم و آن حضرت چندان در حال قیام برپا بود که مرا یاری نماند.(ابن سعد، 1374، ج1، ص161).

علاقه و عشق وی به راز و نیاز با معبود از او شخصیتی ساخته بود که هرکجا وقت نماز می‌رسید، همان‌جا نماز می‌گزارد.(بیهقی، 1361، ج3، ص188).اما این به نمازهای واجب بسنده نمی‌شد. در منابع آمده در شب بدر همه خفته بودند بجز پیامبر(ص) که زیر درختی تا صبح نماز می‌گزارد و می‌گریست.(همان، ج2، ص236)

در غزوة احد وقتی جنگ پایان یافت، بر اثر جراحتی که دیده بود و سنگینی دو زره، به شدت دچار ضعف و بی‌حالی شد، اما چون وقت نماز رسید، در اول وقت آمادة نمازخواندن گردید(رفیع‌الدین اسحق، ج2، ص110)؛ واقدی، 1369، ص212). اهمیت به نماز چنان در زندگی حضرت رسول(ص) متجلی شده بود که چون ایشان از سفری برمی‌گشت، اول به مسجد می‌آمد ودو رکعت نماز می‌گزارد و سپس می‌نشست و با مردم صحبت می‌فرمود.(واقدی، 1369، ص799)

نه گرمای بیابان‌های سوزان(ابن سعد، 1374، ج1، ص400) و نه سرمای هوا(همان، 430) مانع تأخیر نماز و یا حتی تعطیلی نافله‌های ایشان نمی‌شد. ابن سعد می‌نویسد: در شبی که هوا به شدت سرد بود، پیامبر(ص) برای نماز شب برخاستند و به خاطر سرمای زیاد، در مرط (جامة پشمی) یکی از زنان‌شان نماز گزاردند(همان)

علاقه و اهتمام ایشان به نماز چنان بود که همة امور به نماز را خودشان شخصاً انجام می‌دادند. نقل شده رسول خدا(ص) دو کار را در هیچ شرایطی به هیچ‌کس واگذار نمی‌کرد: یکی فراهم کردن آب و وسایل وضوی خود بخصوص برای نماز شب و دیگر: پرداخت صدقه به مستمندان(همان، ص356)

رعایت نظافت و نظم و ترتیب در برپایی نماز، از دیگر ویژگی‌های نماز ایشان بود. نقل شده که ایشان پیش از نماز مسواک می‌زدند و چون برای نماز شب برمی‌خاستند، نخست مسواک می‌زدند(همان، ص454)

اهمیت به برپایی نماز جماعت و آگاه کردن دیگران به رسیدن ادای این فریضه از دیگر ویژگی‌های اخلاقی پیامبر(ص) بود.

از امام صادق(ع) نقل شده: چون وقت نماز داخل می‌شد رسول خدا(ص) به بلال می‌فرمود: بالای دیوار برو و با صدای بلند اذان بگو(کلینی، 1365، ج3، ص307) ایشان در عین حال که برای نماز وعبودیت در برابر خدا آماده می‌شد، به رعایت نظم و ترتیب نمازگزاران توجه داشت و بدین وسیله، می‌خواست به ایشان عظمت و جبروت پروردگاری را که در محضرش ایستاده‌اند یادآور شود.

یکی از صحابة پیامبر(ص) می‌گوید: رسول خدا(ص) صف‌های نماز ما را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت و جور می‌کند. روزی به مسجد آمد و به نماز ایستاد. چون خواست تکبیرةالاحرام بگوید، متوجه شد که مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است.فرمود: بندگان خدا! صفوف خود را منظم کنید، وگرنه میان دل‌هایتان اختلاف خواهد افتاد(محدث نوری، 1408ق، ج6، ص506). ابن مسعود گوید: رسول خدا(ص) هنگام نماز دست بر شانه‌های من گذاشت و فرمود: منظم بایستید و کج و راست نایستید که دل‌هایتان نیز کج و راست خواهد شد(همان، ص507؛ طباطبائی، 1382، ص251).

از دیگر ویژگی‌های الگویی پیامبر(ص)، در میان جمع بودن و ارائة الگوی صحیح نماز و طهارت و دیگر فعالیت‌های عبادی به طور هم‌زمان بود؛ چنان‌که مکرر از آن حضرت در مکان‌ها و زمان‌های مختلف نقل شده: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي؛ همان‌گونه که من نماز می‌خوانم، نماز بخوانید»(مجلسی، 1404ق، ج82، ص279). با این روشِ حضرت، حاضران می‌توانستند بدون طی سلسله مراتب با تبعیت از رفتار وی در جمع مسلمانان درآیند.

بعد از فتح مکه، گروه‌ها و قبایل مختلف از سراسر شبه جزیره خدمت پیامبر(ص) می‌رسیدند و اظهار اسلام می‌کردند. پیامبر(ص) به این افراد که بخصوص از مناطق مختلف و با فرهنگ‌های متفاوت خدمتشان می‌آمدند آموزش از طریق ارائة الگو و به صورت عملی را بیشتر مورد توجه قرار می‌دادند؛ عون‌بن ابی جحیفه از پدرش نقل می‌کرد: همراه نمایندگان بنی‌عامر بودم که به حضور پیامبر(ص) رفتیم. پیامبر(ص) در محلة ابطح مکه داخل خیمه‌ای سرخ‌رنگ بود. بر او سلام دادیم. پرسید: شما کیستید؟ گفتیم: بنی‌عامربن صعصعه. فرمود: خوش آمدید، شما از من و من از شمایم. در این هنگام وقت نماز رسید و بلال شروع به اذان گفتن کرد. برای پیامبر(ص) ظرف آبی آوردند که وضو ساخت و مقداری آب از وضوی او باقی ماند و ما تلاش کردیم که از آن وضو بسازیم. سپس بلال اقامه گفت و پیامبر(ص) همراه ما نماز گزارد و چون هنگام نماز عصر فرارسید بلال اذان گفت و رسول خدا(ص) نماز عصر را نیز با ما گزارد.(ابن سعد، 1374، ج1، ص299).

در عین حال، پیامبر اکرم(ص) همواره از کژفهمی افراد بیم داشتند و نگران دسته‌ها و گروه‌هایی بودند که در فاصلة دورتر از امام جماعت به نماز می‌ایستادندو این‌که آنها نتوانند به صورت درست، شیوة درست به جا آوردن فریضة نماز را یاد بگیرند. از این رو، پیامبر(ص) به منظور ارائة الگوی عملی، دستور دادند منبری برای ایشان درست کنند. چون منبر ساخته شد، دستور دادند آن را در جای خاص در مسجد بگذارند. پیامبر(ص) بر فراز آن رفتند و تکبیر گفتند و در همان بالا حالت رکوع را انجام دادند و سپس به زیر آمدند و در پای آن سجده کردند و آن را تکرار نمودند. چون از سجده فارغ شدند رو به مردم کردند و فرمودند: ای مردم این منبر را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نمازگزاردن را فرا گیرید.(طبری، 1375، ج2، ص195).

    1. تأثیرگذاری بر احساسات و عواطف

انسان از آغاز به تدریج نسبت به آنچه در ذهن او قرار می‌گیرد شناخت پیدا می‌کند و نسبت به هر پدیده‌ای که با آن آشنا می‌شود احساس خاصی می‌یابد. بدیهی است نحوة شناخت ما نسبت به پدیده‌های مختلف جهان متأثر از عوامل متعددی از قبیل ویژگی‌های زیستی، توانمندی‌ها، هوشمندی و قدرت استدلال، انگیزش، گرایش‌های عاطفی، روابط خانوادگی و ... است، اما شناختی که ما نسبت به هر رفتار و پدیده‌ای پیدا می‌کنیم متضمن احساسی خوشایند یا ناخوشایند است. آن‌گاه که شناخت ما از یک پدیده با احساس خوشایند عجین می‌شود، در ما بازخورد مثبت و آمادگی پدیدار شدن رفتار دلخواه را فراهم می‌سازد.(افروز، 1381، ص242).

از این‌رو، همواره می‌بینیم نبی اکرم(ص) با آگاهی از ویژگی‌ها و عواطف مخاطبان‌شان برای این‌که پیام‌های تربیتی و دینی به نحو احسن و با احساس خوشایند به پیام‌گیرنده‌ها منتقل شود، به شیوه‌های مختلف در ایجاد آمادگی روانی برای انجام دادن این فریضه و نگرش مثبت نسبت به آن عمل می‌کردند.

نبی اکرم(ص) به مسلمانان آموزش می‌دادند در ایام عید و شادی باید در پناه نماز و یاد خدا آن روز را شاد بود؛ از این‌رو، همواره در عید فطر و قربان اولین فعالیت اجتماعی پیامبر(ص) برپایی و اقامة نماز عید بود و آن را به صورت یک سنت حسنه به مسلمانان آموزش داد. بدیهی است چون در ایام عید افراد شاد و مسرورند، انجام مراسم عبادی نماز همراه با نشاط و سپس قربانی و مهمانی می‌توانست خاطرات خوشایند در اذهان مخاطبان ایجاد کند. اهمیت به رنگ لباس و نوع لباس نیز از نظر پیامبر(ص) دور نماند. پیامبر(ص) می‌فرمود: محبوب‌ترین جامه‌های شما در نظر خدا جامة سپید است؛ در آن نماز گذارید(ابن سعد، 1374، ج1، ص426). و به این صورت از ظرفیت‌های مختلف برای فراهم ساختن احساس خوشایند نسیبت به نماز بهره می‌بردند.

انتظار همراه با عشق و علاقه برای رسیدن وقت نماز، از دیگر اموری بود که زمینة درونی شدن عشق به نماز و تأثیر عمیق بر احساسات و عواطف مسلمانان نسبت به نماز را فراهم می‌ساخت. نقل شده: رسول خدا(ص) با اشتیاق تمام انتظار وقت نماز را می‌کشید و جشم به راه داخل شدن وقت بود و چون وقت نماز می‌رسید به مؤذنش می‌فرمود: ای بلال! با اذان گفتن راحتمان کن.(مجلسی، 1404ق، ج79، ص193)

    1. توسل به نماز در شرایط سخت

درنظرگرفتن شرایط و موقعیت زمانی، روانی و اجتماعی به هنگام انتقال پیام، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این شرایط می‌تواند پیام را به آسانی به مخاطب منتقل کند، اهمیت آن را بنمایاند و از به هرز رفتن دعوت و پیام پیش‌گیری کند. از این‌رو، در سیرة پیامبراکرم(ص) همواره می‌بینیم ایشان در شرایط و زمان‌های مختلف که افراد نیاز به یک تکیه‌گاه داشتند یا باید یک تصمیم مهم می‌گرفتند به نماز متوسل می‌شدند.

در جریان جنگ احد، پیامبر(ص) پیش از حرکت به سمت احد با مردم نماز گزارد و سپس زره پوشید و به سمت احد ره‌سپار شد(مقدسی، بی‌تا، ص690)

در غزوة ذات‌الرقاع وقتی پیامبر(ص) خبر بسیج گروه زیادی از بنی‌غطفان را شنید، بدون این‌که ترس به خود راه دهد ویا عقب‌نشینی کند، به نماز پناه برد نماز خوف خواند. در شب جنگ بدر پیامبر(ص) تمام وقت به دعا و نماز مشغول بود و صبحگاهان ندای نماز داد.(همان، 698) و با آن‌که هوا بارانی بود مردم از زیر درختان و سپرها آمدند و پیامبر(ص) با آنان نماز جماعت خواندند.(طبری، 1375، ج3، ص948-950)

    1. روش زمینه‌سازی

از آنجا که ارزش‌های دینی اسلام همواره ممکن بود با سنت و آداب و رسوم فرهنگ جاهلی و فرهنگ‌های باقی‌مانده در بین اعراب تصادم پیدا کند، رسول گرامی(ص) لازم دیدند تا برای گسترش مبانی دینی، عقیدتی و اجرای احکام زمینه‌های لازم را در سطح جامعه فراهم آورند و یا باایجاد شرایط مناسب به منظور حفظ و تثبیت این آموزه‌ها، از تأثیرات این خرده‌فرهنگ‌های باقی‌مانده از عصر جاهلی بکاهند. از این‌رو در شرایط مختلف برای آماده ساختن ذهن‌ها به سوی توحید و استعانت به نماز در شداید، گرفتاری‌ها و حتی شادی‌ها می‌کوشیدند. برای نمونه، زمانی که فرزندشان ابراهیم درگذشت و خورشید گرفت، و مردم گمان بردند که خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است، پیامبر(ص) بر فراز منبر رفته و فرمودند: خورشید وماه دو نشانه از نشانه‌های خداوندند که از مرگ و زندگی کسی نمی‌گیرند و هرگاه چنین دیدید به نماز پناه ببرید.(مقدسی، بی‌تا، ص730-731)

نمونه‌های دیگر آماده سازی ذهن‌ها، توجه به مکان عبادت بود. از آنجا که افراد جامعه نیازمند به مکان‌هایی برای گردهمآیی‌ها و نکوداشت و برپایی مراسم دینی هستند، رسول اکرم(ص) برای آمادگی ذهن‌ها به این‌که مهم‌ترین عبادت پرستش خدای یکتاست و آن در نماز تجلی می‌یابد، توجه به ساخت بناهایی برای ادای فریضة نماز را در دستور کار خود قرار دادند. مسجد می‌توانست یادآور و زمینه‌ساز اذهان برای انجام فریضة نماز باشد، بخصوص این‌که پیامبر(ص) بسیاری از فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی را بعد از ادای یکی از اوقات نماز جماعت به جا می‌آوردند. سفرا و وفود نیز قرار ملاقات‌هایشان در مسجد گذاشته می‌شد و این همه فراهم سازی شرایط برای آرام شدن و متمایل شدن قلوب به سوی اسلام بود. از جبیربن مطعم نقل شده: وقتی که برای پرداخت فدیة اسرای بدر به مدینه آمدم، پس از نماز عصر در مسجد دراز کشیدم، خوابم گرفت و خوابیدم تا این‌که نماز مغرب برپاشد و با شنیدن صدای قرائت محمد(ص) که سورة «والطور» را می‌خواند، ترسان برخاستم و به خواندن آن حضرت گوش می‌دادم تا از مسجد بیرون رفتم. در آن موقع، اولین نطفة ایمان در دلم جایگزین شد.(واقدی، 1369، ص95)

    1. اصل تکرار و تمرین

یکی از اصول مهم در فرهنگ‌سازی مهارت‌ها و مفاهیم تکرار و تمرین است. عملی که در شرایط و زمان‌های مختلف تکرار شود، در ذهن باقی می‌ماند و امکان خطا و اشتباه در آن کم است.

حضرت محمد(ص) برای فرهنگ‌ سازی نماز از این اصل، چه در مورد کودکان و چه بزرگ‌سالان استفاده می‌نمودند. شاید یکی از رموز تأکید بر اقامة نماز به صورت جماعت، تکیه بر همین اصل باشد؛ چرا که تازه‌مسلمانان، پیران و کودکان در کنار کسانی که سابقة بیشتری از اسلام داشتند می‌ایستادند و به نبی مکرم اسلام(ص) اقتدا می‌کردند. آنان در این اقتدا،  شیوة نماز خواندن، قرائت، اوقات نماز و آداب آن را به صورت غیرکلامی و با تمرین و تکرار می‌آموختند.

استفاده از این شیوه در آموزش کودکان توسط حضرت رسول(ص) در امر نماز نیز شایان توجه است. از امام باقر(ع) نقل شده که رسول خدا(ص) روزی برای نماز از خانه بیرون آمد درحالی که حسین(ع) را بر دوش خود گرفته و به مسجد آوردند و در کنار خود ایستاندند و مردم نیز پشت سر آن حضرت برای نماز جماعت صف کشیدند، و حسین(ع) دیر به سخن آمده بود. چون رسول خدا(ص) تکبیر نماز گفت، حسین(ع) با آن حضرت تکبیر گفت. رسول خدا(ص) وقتی تکبیر فرزندش را شنید، دوباره تکبیر گفت تا آن‌که رسول خدا(ص) هفت بار تکبیر گفت و حسین(ع) نیز تکبیر گفت.(صدوق، 1413ق، ج1، ص305)

    1. استفاده از اصل تدریج  

یکی از مبانی مهم در نظام تعلیم و تربیت، آموزش تدریجی و گام به گام افراد است. در این روش توجه به استعداد، دانش و فهم و توان افراد اهمیت فراوانی دارد.

حال اگر بپذیریم که خدا با در نظر داشتن درک و فهم عمومی جامعة عصر پیامبر(ص) احکام و قوانین دین را به تدریج نازل کرده است، شخص پیامبر(ص) به عنوان اولین معلم و الگو که باید دستورهای دینی را در بین مردم ترویج دهد، بیش از هرکس به این موضوع توجه داشته است و هم‌زمان با نزول تدریجی قرآن و دستورات قرآن و دستورات الهی، اصحاب نیز در جریان این دستورات قرار می‌گرفتند و چنان‌که می‌دانیم نماز در ابتدا دو رکعت بود و چه‌بسا گروهی از صحابة تازه مسلمان به امامت پیامبر(ص) و بعضی از صحابه که سابقة اسلام بیشتری داشتند، نماز را در ابتدا به صورت دو رکعت به جماعت به جا می‌آوردند تا این که دستور نماز کامل آمد. نماز جمعه نیز تا قبل از هجرت پیامبر(ص) به مدینه به صورت عمومی و در ملأ عام برپا نشد و پیامبر(ص) اولین نماز جمعه را در مسجد بنی‌سالم‌بن عوف و در سال 13 بعثت خواندند. این تدریجی بودن آموزش، زمینة درک و فهم عمیق را برای افراد فراهم ساخت، به‌گونه‌ای که از آنان افرادی ثابت‌قدم در امر نماز و برپایی آن تربیت کرد. از این‌رو، می‌توان برای آموزش کودکان و نوجوانان و فرهنگ‌ سازی در بین آنان، بخصوص آنهایی که هنوز به سن تکلیف نرسیده‌اند، از اصل تدریج استفاده کرد.

از سوی دیگر، حتی زمانی که دستورات نماز به‌طور کامل بر پیامبر(ص) نازل شده بود، آن حضرت به افراد تازه مسلمان روی چندنکتة مهم و ضروری دین که«توحید» سر منشأ آن بود، تکیه می‌کردند و از میان اعمال عبادی، نماز را به عنوان مهم‌ترین بحث در عبادات و به عنوان اولین آموزه همراه با طهارت و اجتناب از حرام به تازه‌مسلمانان می‌آموختند، اما هیچ‌گاه از آنان نافله‌ها و نمازهای مستحبی را نمی‌خواستند و حتی هنگامی که می‌دیدند نمازگزاران خسته‌اند و یا صحابه با ایشان در سفر بودند، نماز را به اختصار برگزار می‌کردند.(صدوق، 1413ق، ج3، ص233؛ کلینی، 1365، ج3، ص431).

ایشان حتی برای این‌که افراد امور مستحبی را به عنوان واجب تلقی نکنند و گروهی به سختی و حرج نیفتند، با تدابیر ویژه‌ای جلوی این امر را می‌گرفتند و با تذکر، آموزش و ارائة الگوی عملی آنان را راهنمایی می‌کردند.

از عایشه نقل شده: پیامبر(ص) شبی در مسجد بود. عده‌ای در نماز مستحب با ایشان همراهی کردند و همچنین شب بعد و در شب سوم و چهارم جمعیت زیاد جمع شد. در شب‌های بعد پیامبر(ص) نیامدند. سبب را پرسیدند، آن حضرت فرمود: تنها دلیلش این بود که ترسیدم نافله‌ها برای شما فریضه شود(کتانی، ص52).

عثمان‌بن مسلم نقل می‌کند: پیامبر(ص) آلونکی از حصیر برای خود در مسجد ترتیب داده بود و شب‌ها در آن نماز می‌گزارد. گروهی آنجا جمع شدند، شبی صدای نمازخواندن پیامبر(ص) را نشنیدند، پنداشتند که خفته است. یکی از آنان سرفه کرد تا اگر پیامبر(ص) بیدار است بیرون آید، و آن حضرت بیرون آمد و فرمود: این چه کاری است که همواره می‌بینم انجام می‌دهید؟ می‌ترسم نماز و عبادت شبانه بر شما واجب شود و اگر چنین شود، آن را چنان‌که باید برپا نخواهید داشت. ای مردم! در خانه‌های خود نمازهای مستحبی را بگزارید. بهترین نماز مستحبی نمازی است که آدمی در خانه بگزارد.(ابن سعد، 1374، ج1، ص442)

  1. استفاده از ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی

   پیامبر اکرم(ص) برای هدایت افکار و فراهم سازی شرایط برای گسترش دین و دستورات الهی، از تمام ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی بهره بردند. با توجه به این‌که اقامة نماز یکی از دستورات مهم عبادی بود که مسلمانان را مکلف می‌کرد هر روز هفده رکعت نماز واجب به پا دارند، و نیز در مناسبت‌های دیگر مثل جمعه و عید فطر و قربان به برپایی نماز اقدام کنند، لازم بود تا زیرساخت‌های اجتماعی و حکومتی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. از اقدامات آن حضرت برای فرهنگ سازی نماز در حیطة اجتماعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

2-1. تصحیح برداشت‌های ذهنی و شناختی

قالب‌های فکری و شناختی افراد یکی از عوامل مؤثر و مهم در شکل‌دهی رفتارهای فردی و اجتماعی است، به‌گونه‌ای که اگر افراد تصور درستی از مفاهیم، علل و فواید عملی داشته باشند، فرایند عملکردشان تغییرات اساسی خواهد یافت. از این‌رو، حضرت محمد(ص) در طول دوران حیاتشان کوشیدند با تبیین جایگاه نماز، تصویری کامل از این عبادت ارائه دهند. آن حضرت با بیان فواید اقامة نماز و مضرات ترک آن، میل و رغبت‌ها را نسبت به آن تحریک می‌کردند و منظومة فکری و شناختی آنان را به تأمل و تفکر در این عبادت، چرایی نیاز به آن و مشکلاتی که ترک آن فراروی انسان می‌نهد وامی‌داشتند.

ایشان برای ملموس کردن ارزش نماز و جایگاه آن، خوبی‌ها و لذات دنیا را یاد می‌کرد ولی در عین حال، یادآوری می‌کرد جایگاه نماز از تمام این لذت‌ها و نعمت‌ها بالاتر است. آن حضرت مکرر می‌فرمود: من از دنیا زنان و بوی خوش را دوست دارم، ولی روشنی چشم من در نماز است.(ابن سعد، 1374، ج1، ص380)

ایشان به ابوذر می‌فرمودند: ای اباذر! خداوند روشنی چشم من را در نماز قرار داده و آن را محبوب من گردانیده، چنان‌که طعام را برای گرسنه و آب را برای تشنه محبوب ساخته است. آدم گرسنه با خوردن غذا سیر می‌شود و تشنه با نوشیدن آب سیراب می‌گردد، ولی من از خواندن نماز سیر نمی‌شوم.(محدث نوری، 1408،ج3، ص41؛ دیلمی، 1408، ص191)

در واقع، حضرت با این بیان، نماز را به عنوان عاملی لذت‌آفرین و فرح‌بخش و آنچه باعث روشنی چشم و دل می‌شود می‌دانند. در عین حال، برای این که عمق و اهمیت نماز شناخته شود، به صورت‌های مختلف آن را عامل سپاسگزاری و عبودیت در برابر خدا عنوان می‌کردند.

نقل شده: ایشان آن‌قدر نماز گزاردند که هر دو پا یا پشت پای ایشان آماس کرد و چون این موضوع را به ایشان گفتند، فرمودند: آیا بندة سپاس‌گزار نباشم؟(ابن سعد، 1374، ج1، ص368) درواقع، حضرت با ارائة الگوی عملی، قالب‌های فکری جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دادند و آنان را به این مسئله رهنمون می‌شدند که با هر منصب ومقام اجتماعی تنها عبودیت و به خاک افتادن در برابر ذات اقدس اله است که می‌تواند سپاس از نعمت‌های الهی را متجلی سازد. نقل شده: رسول خدا چون به نماز می‌ایستاد از ترس خدا رنگش می‌پرید و صدای سوزناک مانند صدای جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش می‌رسید(مجلسی، 1404ق، ج67،ص394)

علیرغم این‌همه عبادت، نبی مکرم اسلام(ص) همواره هنگام نماز شاداب بودند، به‌گونه‌ای که هرگز دیده نشد پیامبر(ص) در نماز خمیازه بکشند.(ابن سعد، 1374، ج1، ص368). بنابراین، لازم بود تا جامعه به این شناخت برسد که سپاس‌گزاری‌ و شکر الهی باید از عمق جان و دل برخیزد تا در نماز حال باقی بماند و اتصال بین بنده و خالق برقرار گردد.

2-2. توجه به علم همراه با عمل و فهم.  

اسلام با ظهور خود بار معنایی جدیدی را برای بسیاری از واژه‌های رایج در زندگی مردم ایجاد کرد که یکی از اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین این موارد، در خصوص بار معنایی «علم» بوده است. در جاهلیت تنها علومی که اهمیت داشت علم انساب و آگاهی از شعر جاهلی بود که هردوی اینها در فضای فکر اسلامی بی‌ارزش قلمداد می‌شد و در عوض، علم توحید در مرکز همة ارزش‌ها قرارگرفت و منشأ فلاح و رستگاری و عامل عمدة تحولات زندگی انسان‌ها شمرده شد. شاید بتوان مهم‌ترین مؤلفه‌های علم در فرهنگ دینی را چنین توصیف کرد: علم دارای مراتب و درجاتی معرفی گردید که قلة آن، علم الهی است. بدین ترتیب، بهترین علم‌ها، علمی معرفی شد که به شناخت خود و اصلاح خود بینجامد و راه سعادت را نشان دهد و از آنجا که در این نگرش، علمی ارزشمند است که در انسان تأثیر خود را بگذارد و اوج این تأثیرگذاری، خشیتی است که عالم نسبت به خداوند پیدا می‌کند و غیر عالم به این مقام نمی‌رسد. «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»(فاطر28)، این خشیت تمام وجود وی را متحول می‌سازد و تمام فضایل را باخود برای عالم به ارمغان می‌آورد.(سوزنچی، 1389، ص25-27) و عمیق‌تریت تأثیرات تربیتی خود را بر فرد می‌گذارد و تربیت دینی در سطح جامعه تسری می‌یابد. از این‌رو وقتی تربیت دینی یک رکن شد، نماز زیباترین تجلی پرستش و عبودیت می‌شد(مظفر، 1379، ص36)

از این‌رو می‌بینیم پیامبر(ص) به عنوان رهبرجامعة اسلامی در تأکیدات‌شان برای گسترش نماز، اهتمام به فرهنگ ‌سازی برای تربیت دینی دارند. در دستورالعملی که آن حضرت به علی(ع)(زمانی که ایشان را به مأموریت به منطقة یمن فرستادند) دادند، فرمودند: با ایشان نجنگ تا با تو بجنگند، با ایشان مدارا کن و گذشت و چشم‌پوشی خود را به آنها نشان بده. بعد به آنها بگو میل دارید که «لااله الاالله» بگویید؟ اگر گفتند آری، بگو آیا مایلید نماز بگزارید؟ و اگر گفتند آری، بگو: آیا موافقید که از اموال خود صدقه‌ای بپردازید که میان فقرای شما تقسیم شود و اگر پذیرفتند، انتظار دیگری از ایشان نداشته باش.(واقدی، 1369، ص827). با این روش در واقع، افراد می‌آموختند مدارا، گذشت، توحید، مال حلال و نماز مکمل یکدیگرند و هرگاه خواهان یکی از این امور هستند باید به نماز توجه خاص داشته باشند.

پیامبر(ص) برای این نوع تربیت و اشاعة فرهنگ نماز، لزوم توجه و بیان فلسفه و توضیح سؤالات را نیز به عنوان یک اصل در برنامة خویش قرار داده بودند. صبر و حوصله و بردباری برای پاسخ‌گویی به نیازهای علمی و فلسفة احکام فقط شامل اصحاب نمی‌شد، بلکه تازه مسلمانان و وفدها(گروه‌هایی که برای تحقیق دربارة اسلام وارد مدینه می‌شدند) را نیز دربر می‌گرفت.

حبیب‌بن عمرو سلامانی نقل کرده است: ما هفت نفر بودیم و به نمایندگی از قبیلة سلامان به حضور پیامبر(ص) آمدیم و آن حضرت را خارج از مسجد دیدیم که برای تشییع جنازه می‌رفت. گفتیم: ای رسول خدا! سلام بر تو باد. فرمود: سلام بر شما باد، شما کیستید؟ گفتیم: از قبیلة سلامانیم و آمده‌ایم مسلمان شویم و از سوی خود و قوم خود بیعت کنیم. پیامبر بهغلامش ثوبان دستور داد که ما را همان جایی که دیگر نمایندگان را منزل می‌دادند منزل دهد وچونپیامبر(ص) نماز ظهر گزارد، میان منبر و خانة خود نشست و ما پیش رفتیم و از ایشان درمورد نماز و احکام و فلسفة آن و شریعت اسلام پرسش نمودیم و چون پاسخ شنیدیم و مجاب شدیم، مسلمان شدیم.(ابن سعد، 1374، ج1، ص320)

2-3. اهمیت و اولویت‌گذاری

اولویت و اهمیت قائل شدن برای نماز، در سیرة پیامبر(ص) به عنوان یک اصل پذیرفته شده در طول حیات ایشان مشهود بود. اهتمام ایشان به نگه‌داری اوقات نماز و رعایت آن، به‌گونه‌ای بود که منابع تأکید دارند: پیامبر(ص) هرجا که وقت نماز می‌رسید، نماز می‌گزاردند(طبری، 1375، ج3، ص929). در این زمینه، امام صادق(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) چون خورشید غروب می‌کرد، هیج کاری را بر نماز مغرب مقدم نمی‌داشت و در اول وقت نمازش را می‌خواند(حرعاملی، 1409ق، ج4، ص189). حتی اگر در وسط بیابانی سوزان وقت نماز داخل می‌شد، پیامبر(ص) از اقامة نماز اول وقت غفلت نمی‌کردند.

از فضل‌بن دکین نقل شده: همراه پدرم در بیابانی بودیم، کاروانی از کنار ما گذشت و شتران خود را کنار راه خوابانید و وقت نماز یود، معلوم شد پیامبر(ص) همراه آنهاست؛ نماز گزاردند و ما هم با ایشان نماز گزاردیم(ابن سعد، 1374، ج1، ص400).

اولویت قایل شدن و اهتمام پیامبر(ص) به امر نماز، بدون این‌که لازم باشد از روش کلامی استفاده کند، عمیق‌ترین تأثیرات را بر روح و روان مسلمانان می‌گذاشت. پیگیری و مداومت ایشان برای از بین نرفتن اوقات نماز به‌گونه‌ای بود که حتی در سفرهای جنگی افرادی را برای نگه‌داری وقت نماز تعیین می‌کردند که مبادا نماز اول وقت‌شان فوت شود.

نقل شده: چون از خیبر بازمی‌گشت، بلال را موظف کرد که مراقب صبحدم باشد که وقت نماز نگذرد.(طبری، 1375، ج3، ص1151)

اولویت قایل شدن آن حضرت در اقامة نماز، تمام اطرافیان را تحت تأثیر قرار می‌داد و اهمیت آن را برایشان گوش‌زد می‌کرد. از عایشه نقل شده: رسول خدا(ص) با ما سخن می‌گفت و ما با او سخن می‌گفتیم، همین که وقت نماز می‌رسید، او را حالتی دست می‌داد که گویی نه او ما را می‌شناسد و نه ما او را می‌شناسیم.(محدث نوری، 1408ق، ج4، ص100)

این اهمیت و اولویت‌گذاری برای نماز تنها به سیرة فردی پیامبر(ص) محدود نمی‌شد به‌گونه‌ای که در قراردادها و روابط سیاسی اهمیت به نماز یکی از برنامه‌های مهم رسول خدا(ص) بود و برای برقراری روابط سیاسی هیچ‌گاه از نماز نمی‌گذشت و با تسامح از کنار آن رد نمی‌شد. زمانی که پیکی به سوی منذرین ساوی که از اهل کتاب بود، فرستاد، به وی ابلاغ کرد: فرستادگانت رسیدند؛ هرکه نماز ما کند و ذبیحة ما بخورد و رو به قبلة ما کند، مسلمان است و حقوق و تکالیف مسلمانان را دارد و هرکه دریغ ورزد باید جزیه دهد(طبری، 1375، ج3، ص1161)

در سال 10 هجری نیز پیامبر(ص) جمعی از افرادی را که از حضرموت خدمت ایشان برای پیمان بستن آمده بودند به اسلام دعوت کرد و اوقات نماز را به آنان آموخت(ابن خلدون، 1363، ج1، ص462).از سوی دیگر، بخشش و رحمت نبی مکرم اسلام(ص) نسبت به نمازگزاران و حلال خوران بیشتر بود. در جنگ بنی‌قریضه، سلمی دختر قیس از پیامبر(ص) خواست رفاعةبن شمویل قرظی را که به وی پناه برده بود بدو ببخشد و گفت: ای پیامبر خدا، پدر و مادرم فدایت! رفاعةبن شمویل را به من ببخش که می‌گوید نماز خواهد کرد و گوشت شتر خواهد خورد، و پیامبر(ص) رفاعه را بدو بخشید و زنده ماند(طبری، 1375، جص، ص1091)

2-4. آسان‌گیری

یکی از وظایف مسئولان وضع قوانین ساده، آسان و متعالی است؛ از این‌رو، کارگزاران نظام اسلامی باید بکوشند قوانین دست و پا گیر و چالش‌زا را به حد اقل رسانده، روحیة امید و شرکت فعال همة اقشار اجتماعی در امور دینی و اجتماعی را فراهم سازند.

رسول خدا(ص) در مناسبت‌های گوناگون تأکید می‌فرمودند: اسلام دین آسانی است و دین‌داری مشکل نیست. مبادا افراد نادان برخود سخت بگیرند و مبادا متولیان امور دینی کاری انجام دهند که مردم تصور کنند که دین‌داری مشکل است و با سخت‌گیری بی‌جا مردم را از دین فراری دهند(مطهری، 1380).

در همین زمینه، وقتی افرادی را برای تبلیغ و آموزش دین به نقاط مختلف اعزام می‌کردند، به آنان توصیه می‌فرمودند: با مدارا و تسامح رفتار کنید(واقدی، 1369، ص827)، آنان را به دین علاقه‌مند سازید و از سخت‌گیری‌های بی‌جا بپرهیزید.(همان؛ ابن خلدون، 1363، ج1، ص457).

عثمان‌بن ابی‌العاص گوید: هنگامی که رسول خدا(ص) می‌خواست مرا به سوی قبیلة ثقیف بفرستد، آخرین وصیتش این بود که فرمودند: نماز را که با مردم می‌خوانی زود بخوان وآن‌را خفیف و سریع انجام بده و مراعات حال ناتوان‌ترین افراد(مأمومین) را بکن؛ زیرا درمیان ایشان پیرمرد و ناتوان و اشخاصی که کار و گرفتاری دارند وجود دارد(ابن‌هشام، 1375، ج2، ص346).

امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه‌ای که خطاب به محمدبن ابوبکر نوشتند، سیرة پیامبر(ص) را در نماز به تصویر کشیدند: «فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كانَ أَقَمَ الصَّلاةَ وَ أَخَفَّهُمْ عَمَلًا فِیهَا؛ رسول خدا(ص) از همة مردم نمازش کامل‌تر و در عین حال، سبک‌تر بود»(مجلسی، 1404ق، ج74، ص392) و از او خواستند به این مهم توجه داشته باشد.

آری، رسول خدا(ص) از همة مردم نمازش کامل‌تر و در عین حال سبک‌تر بود(همان؛ طباطبایی، 1382، ص239). این مسئله باعث می‌شد که تمام اقشار جامعه از پیر و جوان و حتی کسانی که فرزند کوچکی داشتند که باید به آنها رسیدگی می‌شد، با علاقه در نماز جماعت شرکت کنند.

امام باقر(ع) در ضمن حدیثی فرمود: رسول خدا(ص) چون در نماز می‌شنید که طفلی گریه می‌کند نمازش را تخفیف می‌داد تا مادرش که در نماز به حضرت اقتدا کرده به او رسیدگی کند(صدوق، 1413ق، ص390)

پیامبر(ص) برای رعایت حال نمازگزاران و فراهم نمودن شرایط آرامش خاطر آنان، در روزهایی که هوا بارانی بود و یا به شدت گرم بود و در سفر بودند، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را باهم می‌خواندند و بین آن فاصله نمی‌انداختند(کلینی، 1365، ج3، ص431؛ طوسی، 1365، ج3، ص233)

آن حضرت حتی از خواندن نافله‌ها برای این‌که مردم به زحمت نیفتند، چشم‌پوشی می‌کردند. نقل شده: پیامبر(ص)در حجةالوداء نماز مغرب و عشا را در مزدلفه گزاردند و میان دو نماز و همچنین پس از هریک تعقیب نخواندند(واقدی، 1369، ص846).

یکی از مواردی که پیامبر(ص) درمورد رعایت حال نمازگزاران توجه داشتند، کیفیت رفت و آمد و تسهیل در آن بود. از امام باقر(ع) نقل شده: رسول خدا(ص) در شب‌های بارانی نماز مغرب را به تأخیر می‌انداخت و در خواندن نماز عشا عجله می‌فرمود و آن دو را باهم یک جا می‌خواند و می‌فرمود: هرکه به دیگران رحم نکند، به او رحم نخواهد شد(صدوق، 1413، ج2، ص32).

2-5. نظارت 

نظارت و اشراف بر عملکرد، میزان پایبندی و اولویت‌گذاری بر انجام دستورات عبادی و از جمله نماز، زمینه‌های خوار و سخیف شمردن و بی‌توجهی به آن را درمیان آحاد جامعه و بخصوص نسل جوانی که تازه به سن تکلیف رسیده‌اند از بین می‌برد و همواره روحیة شادابی و نشاط در انجام فریضه را فراهم می‌سازد. در این زمینه، پیامبر(ص) از دو بعد فردی و حکومتی به مسئله می‌نگریستند. در بعد فردی، پیامبر(ص) در زمینة فرهنگ سازی و نهادینه سازی آرمان‌ها و ارزش‌های قرآنی ناظر بر جامعه اهتمام جدی داشتند و می‌کوشیدند حب خدا و عبادت را به جای حب دنیا در دل‌ها بنشانند و با روحیة کسالت و کم‌حوصلگی در نماز مبارزه کنند.

نقل شده: گروهی از مهاجران به مدینه که تاب آب و هوای مدینه را نداشتند به شدت بیمار شدند. بیماری این افراد به حدی بود که نمی‌توانستند نماز خود را ایستاده بخوانند و ناچار نشسته نماز می‌خواندند. روزی رسول خدا(ص) آنها را درحالی که نشسته نماز می‌خواندند مشاهده کرد و به آنان فرمود: فضیلت نماز نشسته نصف نماز ایستاده است. از آن پس، افراد مزبور به رغم شدت ضعفی که داشتند برای درک فضیلت نماز، نمازشان را ایستاده می‌خواندند(ابن هشام، 1375، ج1، ص392)

در بعدحکومتی، پیامبر(ص) در تعیین مبلغان و کسانی‌که برای آموزش دین و از جمله نماز فرستاده می‌شدند توجه خاصی داشتند و باتوجه به نیاز منطقه، تلاش می‌کردند بهترین اصحابشان را برای آموزش دین و نماز اعزام کنند. چنان‌که در پیمان عقبه گروهی از انصار از پیامبر(ص) خواستند کسی را که قرآن به ایشان بیاموزد و نماز با ایشان بگزارد برایشان بفرستد، پیامبر(ص) مصعب‌بن عمیربن هاشم را که جوانمرد قریش بود نزد آنان فرستاد(مقدسی، بی‌تا، ص665).

بعد از این‌که نمایندگان و مبلغان پیامبر(ص) به منطقة مأموریتشان اعزام می‌شدند نیز نظارت ایشان بر عملکرد آنان ادامه داشت و از آنجا که نماز اهمیت ویژه‌ای در عبادات داشت و امام جماعت باید الگوی صحیح از اسلام ارائه دهد، آن حضرت همواره آنان را به یاد خدا و ترس از قیامت فرامی‌خواندند و با موعظه و هشدارهایی تکان‌دهنده، آنان را متوجه وظایف و مسئولیت‌های خود می‌کردند. نقل شده: معاذبن جبل که در یکی از مساجد مدینه پیش‌نماز بود، روزی در نماز جماعت سورة بزرگی را تلاوت کرد و نماز را آن‌قدر طول داد که مردی در اثر خستگی وناتوانی طاقت نیاورد و نتوانست نماز خود را با جماعت به پایان رساند؛ از این‌رو، در میان نماز قصد فرادا کرد و نماز خود را تمام نمود و به سراغ کار خود رفت. وقتی این خبر به پیامبر(ص) رسید، آن حضرت بسیار ناراحت شدند و دستور دادند معاذ را حاضر کنند. آن‌گاه با ناراحتی به او فرمودند: «یا معاذ ایاک ان تکون قتانا؛ ای معاذ! این‌طور نباشد که مردم را از نمازجماعت فراری بدهی»(حرعاملی، 1409ق، ج5، ص47).

2-6. برقراری ارتباط سازنده بین نماز و دیگر فعالیت‌ها    

یکی از اصول مهم در فرایند فرهنگ سازی یک فعالیت و یا یک ارزش، برقراری ارتباط بین آن ارزش یا فعالیت با دیگر ارزش‌ها و فعالیت‌هاست، به‌گونه‌ای که فرد بداند برای رسیدن به ارزش‌های دیگر ضرورت دارد تا این فعل را به نحو احسن به‌جا آورد.

در همین زمینه، حضرت رسول(ص) وقتی کسی را برای امامت نماز تعیین می‌کردند میزان قرآن‌دانی او را مورد توجه قرار می‌دادند و می‌فرمودند: «به هنگام نماز جماعت آن که بیش از بقیه قرآن می‌داندامام شما باشد». از آنجا که حفظ، آموختن و آموزش قرآن یک فضیلت محسوب می‌شد، انتصاب کسی که به قرآن اشراف بیشتری دارد به عنوان امام جماعت، اهلیت و جایگاه نماز را بین مسلمانان بالا می‌برد، به‌گونه‌ای که همواره بین انجام تکالیف و عبادات مختلف دینی از یک سو و تصدی مناصب از سوی دیکر، یک ارتباط مهم دیده می‌شد که موجب می‌گردید که هیچ‌یک از تکالیف دینی از جمله نماز کم اهمیت تلقی نشود.

نتیجه‌گیری

روش‌ها و اسلوب پیامبر(ص) برای فرهنگ ‌سازی اقامة نماز، باتوجه به این‌که از تمام ظرفیت‌های انتقال ارزش‌ها بهره برد، توانست تأثیرهای عمیق بر فکر، روح و باور مخاطبان بگذارد، به‌گونه‌ای که از آنان که به پرستش بتان عادت کرده بودند، افرادی مقید به شرکت در نماز جماعت و برپایی آن تربیت کرد.

بر این اساس پیامبر اکرم(ص) با ارائة الگوهای مناسب زمینة برانگیختن علاقه‌ها و احساسات، و یا بهره‌گیری از روش‌های تربیتی بخصوص در استفاده از عناصر زمان ومکان و روش‌های آموزش تدریجی و تکرار و تمرین تلاش کردند زمینة آموزش و نهادینه کردن فرهنگ نماز را بر روی فرد فرد اجتماع فراهم سازد. علاوه این‌که ایشان در عرصة سیاسی و اجتماعی با اهمیت قائل شدن به این فریضه و اهمیت دادن به آن در فعالیت‌های کلان و با آسان‌گیری و تسامح از سویی و از سوی دیگر، تصحیح برداشت‌های ذهنی و فکری در زمینة فلسفه و علل عبادت بخصوص نماز و آموزش چگونگی برگزاری آن، زمینة فرهنگ سازی آن را فراهم ساختند.

منابع

ابن خلدون،1363، تاریخ ابن خلدون، ترجمة عبدالمحمد آیتی، تهران، مؤسسة مطالعاتی و تحقیقات فرهنگی.

ابن سعد، محمد، 1374، طبقات‌الکبری، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ اندیشه.

ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، سیرةالنبویه، ترجمة سید محمد هاشم رسولی، چ پنجم، تهران، کتابچی.

افروز، غلامعلی، 1381، چکیده‌ای از روانشناسی تربیتی کاربردی، چ ششم، انجمن اولیاء و مربیان.

بیهقی، ابوبکر احمدبن حسین، 1361، دلائل‌النبوه، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی.

 حر عاملی، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل‌الشیعه، قم، مؤسسة آل‌البیت.

خرگوشی، ابو سعید، 1361، شرف‌النبی، تحقیق محمد روشن، تهران، بابک.

دیلمی، حسن‌بن علی، 1408ق، اعلام‌الدین، قم، مؤسسة آل‌البیت.

رفیع‌الدین اسحق(قاضی ابرقوه)، 1377، سیرت رسول‌الله، تحقیق اصغر مهدوی، چ دوم، تهران، خوارزمی.

سوزنچی، حسین، 1389، معنا، امکان و راه‌های تحقق علم دینی، تهران، پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

صدوق، محمدبن علی، 1413ق، من‌لایحضره‌الفقیه، قم، جامعة مدرسین.

طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1382، سنن‌النبی، ترجمة حسین استادولی، تهران، پیام آزادی.

طبری، محمدبن جریر، 1375، تاریخ طبری، ترجمة ابوالقاسم پاینده، چ پنجم، تهران، اساطیر.

طوسی، محمدبن حسن، 1390، الاستبصار، تهران، دارالکتب‌الاسلامیه.

طوسی، محمدبن حسن، 1365، تهذیب‌الاحکام، تهران، دارالکتب‌الاسلامیه.

کتانی، عبدالحی، 1388، نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام، ترجمة علیرضا ذکاوتی، قراگزلو، قم، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه.

کلینی، محمدبن یعقوب، 1365، الکافی، تهران، دارالکتب‌الاسلامیه.

مجلسی، محمدباقر، 1404ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.

محدث نوری، حسین، 1408ق، مستدرک‌الوسایل، قم، آل‌البیت.

مسعودی، ابوالحسن علی‌بن‌الحسین، 1374، مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر، ترجمة ابوالقاسم پاینده، چ پنجم، تهران، علمی و فرهنگی.

مطهری، محمدرضا، 1380، اصول ومبانی آموزش مسائل دینی به کودکان و نوجوانان، معرفت، شمارة 44، ص29-38.

مظفر، حسین، 1379، چگونگی گسترش و ترویج فرهنگ نماز، مجموعه سخنرانی‌های اجلاس دهم، همدان.

مقدسی، محمدبن طاهر، بی‌تا، البدء والتاریخ، بیروت، مکتبةالثقافیةالدینیة.

واقدی، محمدبن عمر، 1369، المغازی، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، چ دوم،تهران، مرکز نشر دانشگاهی.

فرهنگ سازی اقامة نماز در سیرة پیامبراکرم(ص)
24
| | |
| 0 رای

نظرات

  • نظرات ارسالی پس از تایید منتشر خواهد شد
  • پیام‌های حاوی توهین و تهمت منتشر نمی‌شود

آرشیو مطالب

Skip Navigation Links.

دسته بندی ها

Skip Navigation Links.